زندگی بعد از طلاق
به این امید ازدواج کردم که زندگی آروم و شادی داشته باشم. به همسرم محبت کنم اونم به من محبت کنه همدیگرو دوست داشته باشیم. می گفتم با خانواده ش اینقد خوب باشم که منو بهترین عروس دنیا بدونن. فکر می کردم بهترین زندگی رو برای بچه هام درست کنم… ولی همه این آرزوها به باد رفت. انگار یه خیال خام بود. الان من موندم و تنهایی خودم. طلاق گرفتم. بخاطر مشکلات مالی نمی تونم بچه هامو نگه دارم. این اون زندگی ای که من می خواستم نبود. مقاله طرحواره و ازدواج رو بخونین.
شما که دارین این مطلبو می خونین با خودتون چی می گین؟
طلاق گرفتین یا می خواین بگیرین؟
می خوام درباره زندگی بعد از طلاق براتون حرف بزنم که در هر کدوم از این دو مرحله باشین براتون مفیده.
زندگی قبل از طلاق
وقتی کسی به من مراجعه می کنه و می گه که می خواد طلاق بگیره من چند کار ازش می خوام، یکی از اون کارها اینه که خودشو برای طلاق آماده کنه و یک سال طوری زندگی کنه که انگار طلاق گرفته.
اگه کسی بتونه اینو تصور کنه و مشکل زیادی نداشته باشه، آمادگی طلاق گرفتنو داره و بعد از طلاق کمتر آسیب می بینه. این کاری که من می گم انجام بدن به معنای تشویق به طلاق گرفتن نیست، چه بسا برخی تو این پروسه از طلاق گرفتن پشیمون می شن و به این نتیجه می رسن که اگه روی ازدواج و ارتباطشون کار کنن خیلی راحتتر و به صرفه تره. ضمن اینکه این باعث میشه طلاق رو با تامل بیشتری بررسی کنن و یهو وارد زندگی بعد از طلاق و چالشهای اون نشن. برای مطالعه بیشتر مقاله همه چیز درباره طلاق رو بخونین.
مراحل روانی بعد از جدایی
آدمها تو هر بحرانی یه سری اتفاقات روحی براشون رخ میده که بین همه مشترکه گرچه ممکنه از نظر زمانی و شدت این اتفاقات روانی با همدیگه متفاوت باشن.
بعد از طلاق هم افراد از چند مرحله روانی عبور می کنن.
- انکار و شوک: تو این مرحله افراد باورشون نمیشه زندگی شون به جدایی کشیده شده و همه آرزوهایی که براش نقشه کشیده بودن به فنا رفته. انکار خیلی وقتا از قبل طلاق شروع میشه و بعد طلاق جدی میشه. فرد تو ذهنش میگه کاش دروغ بود، کاش خواب بودم. باورم نمیشه… اگه این مرحله انکار زودتر تموم بشه و کمتر تو مسیر زندگی بعد از طلاق قرار بگیره خیلی بهتره. تو زمینه انکار آقایون ممکنه چنین جملاتی بگن: زندگی ما خوبه، ما مشکلی نداریم، خانمم تحت تاثیر دوستاش یا خانواده ش قرار گرفته. خانمم سخت میگیره. تا وقتی انکار مشکل وجود داشته باشه ما نمی تونیم واقعیت رو ببینیم چه بسا اگه زن یا مرد کمتر دست به این مکانیسم بزنن، بهتر بتونن مشکلات جدی رو ببینن و حلشون کنن. ببینین مث رانندگی می مونه، اگه بارون بیاد و یا فضا مه باشه ما نمی تونیم مسیرمونو درست ببینیم و رانندگی کنیم، باید شیشه های ماشینو تمیز کنیم تا چشم اندازمون تو جاده زندگی روشن و واضح باشه.
- خشم: دومین مرحله روانی زندگی بعد از طلاق، خشم و عصبانیته، نسبت به خودتون و دیگری و زمین و زمان؛ چرا اینجوری زندگی کردم؟ چرا همسرم حرف منو نفهمید؟ چرا اعتیادشو ترک نکرد که زندگی مون به اینجا نکشه؟ چرا خانواده م یا خانواده ش حمایت نکردن که اینطوری نشه؟ این خشم توی گفتگوها به این صورت دیده میشه که فرد پیش دیگران بدگویی همسر یا خانواده همسرشو می کنه، نکته های منفی ارتباطشونو میگه، تو ارتباط با فرزندانش پرخاشگری می کنه، سرکار عصبی دیده میشه. یا اینکه حتی اگه خشم رو برونریزی نکرده باشه خشم بصورت دردها و مشکلات جسمی به بدنش انتقال پیدا کرده.
- مذاکره و چانه زنی: تو این مرحله از زندگی بعد از طلاق فرد سعی می کنه دوباره رابطه رو بازسازی کنه، ممکنه خاطرات ناراحت کننده و دعواها کمرنگ بشه و خاطرات خوش، پررنگ. برخی تحت تاثیر این هیجانات قصد رجوع و بازگشت می کنن.
- افسردگی: هر از دست دادنی یا فقدانی همراه با خودش غم میاره. از دست دادن زندگی مشترک، خانواده، ارتباطات فامیلی گذشته، خوش گذرونی ها، هویت متاهل بودن، امنیت مالی، کنار بچه ها بودن ، رابطه عاطفی و جنسی، دید مثبت و احترام اطرافیان نسبت به شما، با خیال راحت سرکار رفتن… که تو زندگی بعد از طلاق تجربه میشه باعث غم و افسردگی میشه. فرد از دیگران کناره گیری می کنه و بیشتر تو خودش میره. توصیه می کنم محصول درمان افسردگی رو تهیه کنین و از راهبردهای اون استفاده کنین.
- پذیرش: دگه زندگی اینه، هر کس یه مساله هایی داره، منم دارم. باید بپذیرم که زندگی اونطور ایده ال که من می خوام ممکنه پیش نره. اینکه همسرم نخواست مشاوره بیاد تا رابطه مون درست شه، اینکه منم به قد کافی تلاش نکردم شاید و کوتاهی هایی داشتم، اینارو باید بپذیرم و ببینم حالا چکار می تونم بکنم تا شرایط زندگی مو بهتر کنم. فرزند من هم از بودن والدینش کنار هم محروم شده ولی الان منو یا همسرمو می تونه جداگانه ببینه و بازم مارو داره. می تونم براش والد خوبی بشم… اگه جملاتی که با خودتون میگین به این شکله شما به ایستگاه پذیرش تو مسیر زندگی بعد از طلاق رسیدین.
شرایط اقتصادی بعد از طلاق
- از هم پاشیده شدن زندگی مشترک یعنی از هم پاشیده شدن یک تیم. یک تیم بهتر می تونه شرایط اقتصادی رو سامان بده ولی تنهایی خرج زندگی و دغدغه های زندگی رو به دوش کشیدن بار سنگینی رو تحمیل می کنه.
- وقتی یه فروشگاه می خواد یه شعبه دگه بزنه باید توانش خیلی باشه. حالا فکر کنین زندگی مشترک به دو شعبه جدا از هم و بدون حامی تقسیم شده.
- شرایط اقتصادی بعد از طلاق برای مردان راحتتره تا زنها، چون اونا اغلب شغل و درآمدی دارن ولی خانمها نه و تازه باید به فکر پیدا کردن شغلی برای زندگی بعد از طلاق باشن.
- تو این شرایط اگه نگهداری بچه ها با مادر باشه بازم سختتر میشه، بعضی پدرها نفقه نمیدن و اغلب هزینه ها با مادره. خانمها دوست ندارن به خونه پدرشون برگردن ولی گاهی ناچار میشن بخاطر نداشتن استقلال مالی اینکارو بکنن و این باعث فشار روانی مضاعف میشه.
- خانمهایی که جدا میشن حمایت مالی از سمت شبکه های دولتی ندارن، سازمانهای دولتی مث کمیته امداد و بهزیستی و خیریه ها حتی به مددجویان خودشون هم نمی تونن پوشش مالی و خدماتی استانداردی بدن چه برسه به خانمهایی که طلاق میگیرن. در بسیاری موارد خانواده های اصلی از پس خودشون هم به سختی برمیان، بنابراین خیلی لازمه بانوان برای مسائل اقتصادی زندگی بعد از طلاق دوراندیشی داشته باشن.
شرایط اجتماعی و ارتباطی بعد از طلاق
بعد از جدایی ارتباط دو فامیل با هم قطع میشه، ارتباط زن و شوهر هم با خانواده های همدیگه قطع میشه. گاهی حتی ارتباط بچه ها با پدر یا مادر یا اقوامشون هم قطع میشه. دوستان خانوادگی مشترک هم گاها رها میشن. انسان با ارتباط انرژی و حمایت می گیره اما از هم پاشیدگی زندگی مشترک این حمایتها و محبتها رو محدود می کنه. البته برای بعضی که شرایط ازدواجشون بسیار سخت بوده تازه شاید شروع ارتباطات و سبک زندگی سالمتر باشه.
بچه ها در زندگی بعد از طلاق
طلاق بدون فرزند آسیب خیلی کمتری داره. دو تا آدم بالغ می بینن نمی تونن با هم بسازن از هم دل می کنن و جدا میشن. ممکنه تا مدتی خانواده ها رنجیده و ناراحت باشن یا دعوا و تنشهای ارتباطی بینشون وجود داشته باشه اما اگه فرزندی اون وسط باشه به این راحتی نیست.
والدین با خودشون درگیرن؛ آینده فرزندم بدون حضور مادر یا پدرش چی میشه؟ نکنه خودخواهی باشه که من جدا شدم. نکنه آینده فرزندم بخاطر طلاق خراب بشه، پیش دوستان و همکلاسی هاش ممکنه خجالت بکشه، اگه بچه های دیگه رو ببینه که پیش پدر یا مادرشونن دلش می شکنه یا بچه ها ممکنه از حمایت زیادی و ترحم بیش از حد لوس بشن یا اینکه تو زندگی بعد از طلاق از نظر عاطفی بخاطر به هم خوردن ارتباطات گذشته و از دست دادن خانواده رنج ببرن.
وارد شدن بچه ها به مسائل قانونی، دعواهای والدین، مشکلات اقتصادی و اجتماعی والدی که باهاش زندگی می کنن و احساس شرم بابت طلاق والدینشون باعث ناراحتی، خشم و اضطراب اونا میشه. گرچه آزاد شدن از خانواده آشفته ای که هر روز دعوا می کنن و زندگی با یک والد آروم و مقتدر برای بچه ها بهتره. مقاله بچه های طلاق اطلاعات بیشتری بهتون میده.
واکنش جامعه به افراد طلاق مطلقه
طلاق جدای از همه آسیب هایی که با خودش داره، تو فرهنگ و دین ما هم امر نکوهش شده ایه و هنوز خیلی از زن و شوهرها بخاطر نگاه های دیگران و دیدگاه منفی اجتماع درباره طلاق و زندگی بعد از طلاق دارن به اجبار به زندگی مشترک تلخشون ادامه میدن.
طلاق برای زوجین معنی ایش اینه که نتونستن زندگی شونو حفظ کنن، اقتدار یا سازگاری نداشتن. بعضیا با این دید زن و شوهرو سرزنش می کنن یا انگ خودخواه بودن به اونها می زنن یا دلایلی مث اینکه خوشی زده زیر دلش، بلد نبوده شوهرداری کنه، عرضه نداشته جلوی دادگاه رفتن زنشو بگیره و… میارن و بیشتر اونهارو تخریب میکنن.
آقایون ممکنه احساس ضعف کنن از اینکه نتونستن زندگی مشترکشونو حفظ کنن و گرچه آقایون در زندگی بعد از طلاق حمایت بیشتری از اجتماع میگیرن و حتی راحتتر می تونن ازدواج کنن و به خواستگاری هر کس دلشون بخواد برن اما بهرحال اونها هم آسیب می بینن و البته واکنش منفی نسبت به خانمها خیلی بیشتره و خانمها بخاطر نگاه های سو دیگران دچار مشکلات اجتماعی و ارتباطی بیشتری می شن.
تو این شرایط احتمال اینکه مشکلات شخصیتی عمیق هر دو نفر بیشتر نشون داده بشه و ضعفهاشون بیشتر رو بیاد زیادتره.
خودشناسی و سپس خودسازی می تونه کمک کنه زودتر به این شرایط فائق بیاین، محصول صوتی خودشناسی با طرحواره ها یک خودشناسی عمیق از خودتون و زندگی مشترک و ارتباطات عاطفی تون بهتون میده.
توصیه هایی برای زندگی بعد از طلاق
- اول از همه با روانشناس در ارتباط باشین تا بهتر بتونین مراحل بحران روانی رو طی کنین.
- اگه خانم هستین حتما زودتر به فکر استقلال مالی باشین، استقلال مالی باعث بی نیازی شما از دیگران میشه و برای حفظ امنیت خودتون نیاز نیست دیگران شرایط خانوادگی شمارو بدونن.
- همسر شما دشمن شما نیست پس دست از بدگویی درباره ش بردارین.
- اگه کسی گفت چرا طلاق گرفتین جواب کلی بدین، لازم نیست خودتونو به دیگران ثابت کنین.
- تا وقتی آسیب های روحی طلاق کاهش پیدا نکرده به ازدواج مجدد فکر نکنین.
- بچه ها نباید در زندگی بعد از طلاق از دیدار والدینشون محروم بشن. پس ارتباط سالمی رو با همسر سابقتون حفظ کنین بخاطر والد بودنتون.
- روی عزت نفستون کار کنین تا تو این شرایط بحرانی بتونین خودمراقبتی داشته باشین. توصیه میکنم محصول درمان طرحواره نقص و شرم که مربوط به عزت نفس و احساس ارزشمندی هست رو تهیه کنین.
- درسته برخی از ارتباطاتتونو از دست دادین ولی می تونین با باشگاه رفتن یا محیطهای اجتماعی جدید ارتباطات جدیدی برای خودتون بسازین.
- حتما برای درمان مسائل شخصیتی و ارتباطی که توی ازدواجتون داشتین اقدام کنین تا برای ازدواج مجدد پختگی و آمادگی بیشتری بدست بیارین. مقاله مهارتهای لازم برای رابطه عاطفی تو این زمینه کمک کننده ست.
- اما شما که طلاق نگرفتین ولی دارین مقاله زندگی بعد از طلاق رو می خونین ازتون میخام رفتارتون نسبت به افرادی که جدا شدن با رافت و مهربانی بیشتری باشه، اونها به حمایت روانی و بعضا مالی نیاز دارن تا دوباره سرپا بشن و خودشونو بسازن. نباید طردشون کنین یا فکر کنین ادمهای ضعیفی بودن که جدا شدن یا نباید جدا میشدن. همچنین نسبت به فرزندان اونها هم باورهای کلیشه ای منفی نداشته باشین و با چشم باز به شرایط اونها نگاه کنین.
به قول سهراب سپهری
چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید.
من شیما محمدی روانشناس بالینی و طرحواره درمانگر با بیش از ۱۰ سال سابقه کاری اومدم که به شما عزیزان کمک کنم تا از تله طرحواره هایی که در اون گرفتار شده اید رها بشید و دوباره طعم خوددوستی و یک زندگی با رضایتمندی و روابط عالی رو بچشید. برای شرکت در دوره های طرحواره درمانی و مشاوره به من پیام بدین.(۰۹۱۹۸۲۰۰۰۳۰)
مارو تو اینستاگرام دنبال کنید.