طرحواره و عشق

طرحواره و عشق

طرحواره و عشق، دوستش دارم، با اینکه اذیتم می کنه نمی تونم ازش دل بکنم.

وقتی با منه، همش داره از عشقهای قدیمی اش یا خواستگاراش حرف می زنه، اعصابمو خرد می کنه ولی نمی تونم بی خیالش بشم. کارهایی که دوست ندارم رو انجام میده، مثلا موهاشو نمی پوشونه،

رو من تعصب داره، حساسه، این حساسیتشو دوست دارم. ولی دیگه زیادی گیر میده..

با این جملات که حتما براتون آشناست می خوام امروز به استقبال مبحث جذاب و شیرین، طرحواره و عشق بریم.

اما طرحواره چیه؟

طرحواره یا تله زندگی باورهایی هست که با احساسات منفی آمیخته شده ان، این باورها و احساسات از همون لحظه تولد تا نوجوانی تو شاکله ی شخصیت ما جا خوش می کنن و مث تله ما رو توی قسمت های مهم زندگی مون مثل شغل، انتخاب رشته، عشق، ازدواج، ارتباطات، و …. گیر میندازن و روی این بخشهای کلیدی زندگی تاثیر منفی می گذارن. راحت تر براتون بگم، طرحواره ها، عینکهایی هستن که شما با اونها به دنیا نگاه می کنین. به عشق، همسر، دوستی ها، شغلتون، و …

اما من می خوام ببرمتون به سرزمین عشق، وقتی طرحواره ها اونجارو تسخیر کردن. بله گلوگاه طرحواره و عشق. برخی از طرحواره ها تو فرایند عشق ورزی نقش جدی بازی می کنن. اما من تو این مقاله می خوام فقط به موضوع طرحواره رهاشدگی بپردازم. طرحواره ای که بیشتر از بقیه طرحواره ها، تو فرایند اتصال با یک نفر و عاشق شدن نقش ایفا می کنه.

طرحواره عشق، بریم ببینیم چی بینشون می گذره.

عشق و دوست داشتن احساس مشترک همه موجودات زنده ست. ما با عشق، انگیزه بیشتری برای بقا، نوعدوستی، مهربانی، گستردن خیر و نیکی، پیشرفت، ادامه تحصیل و… پیدا می کنیم. اما گاهی اوقات این عشقی که می تونه باعث رشد روانی، شخصیتی و پختگی ما بشه، باعث دردسر میشه. و اونم وقتیه که طرحواره و عشق با هم درگیر می شن.

نشانه های عشق در طرحواره رهاشدگی

کسی که طرحواره رهاشدگی داره ترس از تنها موندن داره، و نگرانه که نکنه عزیزش یا کسی که دوستش داره رو از دست بده. بنابراین وابستگی بیشتری به معشوقش نشون میده و فکر می کنه نمی تونه بدون اون زندگی کنه. بنابراین ممکنه یا کاملا تسلیم باشه و اجازه بده معشوقش هر کاری با اون بکنه، فقط اونو تنها نگذاره یا کاملا برعکس، برای نگه داشتن اون، به هر کاری هرچند ناشایست دست بزنه مثلا پرخاشگری کنه که چرا دیر زنگ زدی، چرا دیر اومدی، و حسادت عشقی شدیدی با هر کسی که فکر می کنه ممکنه مورد توجه معشوقش قرار بگیره، بکنه. این رفتارها منجر به فراری دادن بیشتر معشوق میشه. این در هم تنیده شدن طرحواره و عشق موضوع هیجان برانگیز و گیشه پر کن بسیاری از فیلمهای سینماییه. جایی که مثلت عشقی چه واقعی و چه خیالی بوجود میاد، و می تونه حتی یک سریال بلند ازش ساخت. در مورد طرحواره رهاشدگی، مساله بودن یا نبودن معشوقه. گرفتن توجه معشوق، مهم بودن برای او، اینکه او عاشقش رو بها بده یا نده. برای رابطه انتخابش بکنه یا نه، اونو به کس دیگه ترجیح بده، قبولش داشته باشه یا نه… همه اینها توی ذهن فرد عاشق هست. اگه دقت کرده باشین، چنین چالشی از طرحواره و عشق توی بسیاری از افسانه ها و داستان های عاشقانه ادبیات همه کشورها وجود داره، لیلی و مجنون، شیرین و فرهاد،…

عشق طرحواره ای در داستانها و فیلم ها

جذابیت طرحواره ای یکی از موضوعاتی هست که عشق رو اینجا هیجان انگیزتر می کنه. تو سطح منطق و عقل ممکنه شما بگین خب چرا مجنون دست از لیلی که مدام طردش کرد برنداشت؟ چرا فرهاد از شیرینی که خسرو رو انتخاب کرد، دلسرد نشد و به حرف اون رفت کوهی روکند؟ چرا توی خیلی از فیلمها، عاشق دست برنمی داره؟ چرا وقتی یه عاشق میره خواستگاری و جواب نه میشنوه عصبانی میشه و ممکنه حتی به روی عشقش اسید بپاشه؟ جواب همه این سوالها مربوط به همون جذابیت طرحواره ایه که گلوگاه طرحواره و عشق رو نفس گیرتر می کنه. ما تو سطح احساسی و ناخودآگاهمون بیشتر به سمت کسی کشیده می شیم که طردمون می کنه و به راحتی ما رو نمی پذیره، میگن آدم از هر چی منع بشه، بیشتر حریص میشه، شاید یکی از کاربردهای این ضرب المثل همینجا باشه، بدست آوردن معشوقی که سختگیرتره برای ما لذت بخشتره. و گاهی خودمون هم خبر نداریم چرا… فقط واسه خودمون دلیل میاریم که خب دوستش داریم و آدم باید پای عشقش باید وفادار بمونه.

اگه دقت کرده باشین، این نوع عشق تشویق هم میشه. و هرکی بیشتر وفادار بمونه بیشتر ستایش می شه.

راهکارهای گذر از گلوگاه طرحواره عشق

و حالا چکار کنیم اصلا؟ عاشق بشیم یا نه؟ وفادار بمونیم یا نه؟

عشق خوب، قشنگ، و لازمه. اما ما با آگاهی باید عشقمون رو کم کم از سطح کودکانه و طرحواره ای به سمت بالغانه ببریم.

برخلاف عشق کودکانه ناشی از طرحواره رهاشدگی که بیشتر از نیاز و وابستگی و ترسها، تغذیه میشه، عشق بالغانه یعنی عشقی که طی اون، دوست داشتن، نوازش، حمایت، مراقبت و احترام و عزت نفس هر دو طرف حفظ بشه.

برای رسیدن به چنین عشقی باید؛

• اولین نشونه برای نزدیک نشدن به تنگنای طرحواره و عشق، اینه که به کسی عشق بورزین که اون هم شمارو دوست داره، و براتون ارزش قائله. به عشقتون پاسخ میده و باعث عمیق تر شدنش میشه. اگه کسی شمارو دوست نداره و بهتون حس نداره معنیش این نیست که لایق عشقتون نیست. اون فقط احساسش متفاوته. و این حق انسانی اونه که هر کیو می خواد دوست داشته باشه.
• تعادل رابطه رو حفظ کنین و قدم به قدم پیش برین، به اون هم فرصت عشق ورزیدن به خودتونو بدین. بگذارین او هم برای شما وقت و انرژی و هزینه صرف کنه، اگه یک طرفه اینکارهارو بکنین، و جای خالی برای او نگذارین، او نیازی به تلاش کردن نمی بینه.
• یکی از کارهای لازم برای گذر از دره طرحواره و عشق، اینه که توی ابراز دوست داشتن افراط نداشته باشین، وگرنه اثر منفی روی رابطه تون میگذاره. اگه بهترین غذایی که دوست دارین رو هر روز بهتون بدن، بعد یه مدتی ازش زده میشین.
• توان تحمل تنهایی تونو بالا ببرین، یک وقتهایی تنها بمونید. و ترس از تنهایی تونو کم کم از بین ببرین. روزها و ساعتها و حتی شبهایی رو بدون اون سپری کنین، زیادی دم دست بودن جذابیت شمارو از بین می بره.
• همه سرمایه عاطفی تونو یه جا سرمایه گذاری نکنین (این یکی از نکات کلیدی و نشونه های گیر افتادن تو گلوگاه طرحواره و عشق هست) وگرنه در صورت بی نتیجه بودن ارتباط، شما ضرر زیادی می کنین. بخشی از عشق و دوستی تونو با خانواده، دوستان و… تجربه کنین.

اگه از این مقاله خوشتون اومد حتما تو قسمت دیدگاه بهم بازخورد بدین و برای دوستانتون هم ارسال کنین و اگه سوالی داشتین تو قسمت دیدگاه بنویسین.

ما رو تو اینستاگرام دنبال کنید.