آخرین مقالات

آخرین محصولات

بچه های طلاق

بچه طلاق

بچه های طلاق

دخترم یه دوست پیدا کرده از بدشانسی بچه ی طلاقه. من اصلا دلم نمی خواد که دخترم باهاش دوست باشه.

اینو امروز از مادری شنیدم که در مورد دخترش و دوستای دخترش صحبت می کرد.

هر روز ممکنه ما چنین جملاتی تو ارتباطاتمون بشنویم و من به عنوان رواندرمانگر توی اتاق درمان بیشتر می شنوم. حرفهای منفی و قضاوتهای سنگین و غیرمنصفانه ای که در مورد افرادی که طلاق گرفتن و در مورد بچه هایی که والدینشون جدا شده و برخوردهای نادرستی هم ممکنه با اونها داشته باشن، هم با افرادی که طلاق گرفتن و هم با بچه هایی اونها که بهشون بچه های طلاق می گن.

 

بچه های طلاق

واژه بچه طلاق آری یا خیر؟

همه بچه ها محصول ازدواج هستن و توی رابطه و ازدواج به دنیا میان پس میشه گفت ما فرزند طلاق نداریم. درسته؟ پس ما بچه ای که محصول طلاق باشه نداریم. این عبارت هم مثل کلمه مطلقه که برای زنهایی که جدا شده ان، بکار  میره، عبارتیه که به شدت تبعات منفی داره و استفاده از اون منصفانه نیست.

اما مشکل صرفا استفاده از این اصطلاح نیست، بلکه باور منفی پشت این اصطلاحه که داره تاثیر منفی تو شناخت ما و زندگی و ارتباطات ما با این قشر از جامعه می ذاره. مثل مادری که در ابتدای مقاله گفتم. این افراد فکر میکنن  بچه ای که والدینش از هم جدا شدن پر از مشکلات رفتاری و ناهنجاریه و بچه خودشون خیلی سالمتر از بچه های طلاق هست.

طلاق چیه؟

جریان فسخ یه قرارداد بین دو زوج رو اصطلاحا طلاق می گن. که به زبونی دیگه عبارته از انحلال نهایی و قانونی یه ازدواج و جدا شدن زن و شوهر براساس حکم دادگاه.

تو این فرایند زوجین به نتیجه رسیدن که دیگه نمی تونن با هم ادامه بدن و ادامه زندگی شرایط آشفته تری برای اونها فراهم می کنه البته ممکنه همه اعضای خانواده نظر یکسانی نداشته باشن مثلا زن ۷۰% موافق طلاق باشه و مرد ۳۰% یا اصلا. یا بچه ها کاملا موافق باشن یا اینکه هنوز خیلی کوچیک باشن و قدرت تصمیم گیری نداشته باشن.

شاید خیلی خیلی بهتر باشه قبل از طلاق مشکلات شخصیتی خودمونو حل کنیم، پس بهتون توصیه می کنم مقاله طرحواره و ازدواج رو هم بخونین.

بچه های طلاق و مراحل روانی بعد از طلاق

بچه های طلاق

همه ما آدما تو تغییر مراحل مختلف و بویژه بحرانی زندگی مون شرایط روحی تقریبا یکسانی رو طی می کنیم. زن و شوهر یک شبه تصمیم  به جدایی نمی گیرن و عمدتا سالها و مدتها طول کشیده و نوسانهای زیادی رو طی کردن تا این تصمیم رو بگیرن. و اما بعد طلاق یه سری مراحل روحی رو اعضا خانواده و بویژه بچه ها طی می کنن.

  • انکار

بچه های طلاق

تو این مرحله زوجین یا فرزندان دچار وحشت ناگهانی ناشی از طرد شدن و تنهایی میشن. که ممکنه چند روز تا چند ماه طول بکشه. انکار یعنی فرد – زوج یا فرزندان طلاق –  باورش نمیشه که این اتفاق افتاده و هنوز توی بهت و سردرگمی به سر می بره و یهو احساس خلا و تنهایی شدید می کنه و بویژه بچه ها دچار اضطراب میشن و ممکنه کابوس ببینن. البته در ابتدا ممکنه از شرایط آرومی هم که پیش اومده و دیگه جنگ و دعوا نمی بینین راضی باشن.

  • خشم

بچه های طلاق

تو این مرحله اعضا خانواده نسبت به همدیگه دچار خشم میشن. زوجین هر کدوم دیگری رو مقصر میدونه و تو ذهنش سرزنش می کنه. فرزندان طلاق هم ممکنه هم نسبت به والدین یا والدی که اونو بیشتر مقصر درک کردن، دچار خشم بشن یا ممکنه تو تصوراتشون خودشونو مقصر این مشکل بدونن و شانس خودشونو بد بدونن و تو ذهنشون به سرزنشگری خودشون یا والدینشون بپردازن یا اینکه تو رفتارشون پرخاشگری و اعتراض نشون بدن. به هر حال آرزوی اونها برای داشتن خانواده ایده ال مورد تهدید قرار گرفته.

  • افسردگی

بچه های طلاق

تو این مرحله هیجانات شدید فروکش کرده و متوجه میشن که دیگه خانواده قبلی از هم پاشیده شده، بنابراین دچار غم فقدان و از دست دادن میشن، پس ممکنه تا مدتی روحیه شون شاد نباشه و والد یا بچه های طلاق میلی به حضور تو اجتماع و بین بچه ها یا خانواده های دیگه نداشته باشن.

اگه نمی دونی افسردگی داری یا نه، مقاله اختلال افسردگی رو حتما بخون.

  • پذیرش

بچه های طلاق

در نهایت زوج و بچه ها به شرایط بوجود اومده عادت می کنن و اونو می پذیرین. اگه زوجین بعد طلاق با آرامش و احترام با هم برخورد کنن و حقوق و نیازهای بچه هارو بیشتر مدنظر قرار بدن تا خودمحوری های خودشونو، بچه ها زودتر به این مرحله می رسن و کمتر اذیت می شن. همچنین شرایط والدی که فرزند رو نگه می داره هم مهمه، اگه اون شرایط مالی و عاطفی متعادلی داشته باشه و کودک از نیازهای روانی و اجتماعی ش محروم نشه زودتر به آرامش می رسه.

اثرات طلاق بر نقش والدینی و بچه های طلاق

سال اول طلاق معمولا، پرتنش ترین سال برای والدینه، چرا که با بسیاری از مشکلات تازه و دشوار مربوط به امور مالی، خانوادگی، قانونی و کار کردن بیرون از خونه مواجه ان، بعد از طلاق درآمد مادر مجرد به شدت کم میشه. ممکنه خونواده خونه شونو بفروشن یا تغییر بدن که خود این جابجا شدن مسائلی مثل سازگاری برای بچه هارو به دنبال خواهد داشت.

تحت تاثیر چنین شرایطی جای تعجب نیست که خودپنداره والدین ضعیف می شه یعنی دیدشون نسبت به خودشون منفی میشه و تو روابط با دیگران دچار احساساتی مثل اضطراب، خشم، طردشدگی، ناتوانی و بی کفایتی برای برقراری روابط باکیفیت ( بچه های طلاق هم درگیر این روابط آشفته میشن) می کنه.

برخی سختگیرتر میشن و ارتباط با کیفیتشون با فرزندشون کمتر میشه، ممکنه انضباط باثباتی برای بچه ها برقرار نکنن.

خصوصا رابطه مادر و پسر تو مراحل اولیه طلاق ضعیفتره.

البته دوسال بعد طلاق والدین بهتر می تونن با مشکلاتشون کنار بیان و رابطه شون هم با بچه هاشون بهتر میشه.

در طول زمان کم کم رابطه پدر با فرزندانش کمتر میشه و تماسهای کمتری برقرار می کنه.

برای اینکه والدگری استاندارد رو بدونین خوبه که بدونین طرحواره هاتون چه تاثیری روی فرزندپروری تون میذاره، پس مقاله طرحواره و فرزندپروری رو مطالعه کنین.

اثرات مثبت طلاق بر بچه های طلاق

– اگه شرایط خانواده طوری باشه که زوجین هر روز دعوا و درگیری داشته باشن یا دچار طلاق عاطفی شده باشن و فضای خونه سرد باشه، یا اینکه توی خونه شرایط اضطراب زا باشه، و این ناامنی های داخل خونه باعث عزت نفس پایین بچه ها و افت تحصیلی و مشکلات ارتباطی شون تو آینده میشه. طلاق بچه هارو از این باتلاق شکست نجات میده.

– تنش های زوجین به بچه ها الگوی بدی از زن و شوهر بودن یاد میده، و برخلاف این نوع زندگی فرزندان طلاق یاد میگیرن که مجبور نیستن رابطه منفی رو برای همیشه ادامه بدن و جدا شدن از یه رابطه ناسالم بهتر از بودن تو یه ارتباط ناسالم و سمی هست. پس بچه های طلاق می تونن چرخه روابط مشکل دار زن و شوهری والدینشون رو ادامه ندن.

– همچنین تحقیقات گاتمن نشون داده شرایط تنش زای والدین روی مواد شیمیایی بدن بچه ها تاثیر منفی می گذاره و اونها هورمون رشد رو بیشتر دفع می کنن نسبت به بچه هایی که والدینشون دعوا نمی کنن و اصطکاک ندارن. و تحقیقات دیگه هم نشون داده فرزندان طلاق که با یه والد تو شرایط آرامش زندگی می کنن، روحیه بهتری از زندگی با پدر و مادری دارن که هر روز در حال دعوا هستن.

-روانشناسان(هترینگتون و همکاران، ۱۹۸۰) می گن در درازمدت درست نیست که والدین بخاطر کودکان به زندگی زناشویی ناجور خودشون ادامه بدن، (گاهی توجیه والدین اینه که نمی خوان فرزندانشون بچه های طلاق بشن) در طولانی مدت اختلافات زناشویی ممکنه تاثیراتی به مراتب بیشتر از تاثیرات طلاق داشته باشه. البته خب تاثیر کوتاه مدت اون بسیار متفاوته. در مرحله عدم تعادل و سازماندهی دوباره در سال اول طلاق، مشکلات کودکان افزایش پیدا میکنه و سپس به تدریج کمتر میشه.

– من تو بسیاری از بچه هایی که والدینشون جدا شدن، استقلال بیشتری از بچه هایی دیدم که والدین کنار هم هستن، اما خود والدین بخاطر مشکلات ارتباطی و ازدواجشون مضطرب و وابسته و منفی هستن. بچه ها هم اون چیزی رو که می بینن یاد میگیرن نه اون چیزی که ما بهشون میگیم یا نصیحت می کنیم.

اثرات منفی طلاق بر بچه های طلاق

بچه های طلاق

در نظر داشته باشین که تحقیقات این تاثیرات منفی رو در مقایسه با خانواده های عادی و نه آشفته مطرح کرده.

– تحقیقات نشون داده که طلاق آثار منفی ای روی فرزندان می داره. بویژه برای کودکان زیر ۱۲ سال که آسیب بیشتری می بینن.

– دختران نسبت به پسران بیشتر دچار افسردگی می شن (پیترسون،۱۹۹۶)، تحقیقات (کای، ۱۹۸۹) نشون داده که عملکرد تحصیلی پایینتر، آشفگتی و ناآرامی در فرزندان طلاق، بویژه در پسرها مستمرتر و متداوم تر از دختران بوده است. پسران معمولا بعد از طلاق مشکلات شناختی، عاطفی، اجتماعی از خود نشون میدن و بیشتر از دخترها  احتمال داره پرخاشگر و تکانشی بشن و در عین حال وابسته، مضطرب و فاقد احساس مسوولیت بشن. (رشد و شخصیت کودک، مهشید یاسایی ۱۳۸۰).

– طلاق والدین باعث افزایش بی اعتمادی بچه های طلاق نسبت به آینده شریک زندکی و یا انتظارات منفی راجع به تعهد سپردن به یک رابطه میشه ( آماتو،۲۰۰۰؛ هوزاگ و کنی،۲۰۰۲).

– فرزندان طلاق بخاطر جدایی والدین از امتیازات سابق خودشون محروم میشن و ناچارا سطح خواسته ها و نیازهاشون کاهش پیدا می کنه.

– طلاق باعث میشه تا کودک خودشو رهاشده، خشمناک، مظلوم، گناهکار و متفاوت از همسالان احساس کنه.

– طلاق باعث میشه بچه ها بین والدینی که هنوز در حال ادامه دادن جنگ هستن گیر کنن، یا تحت تاثیر شرایط سخت والد نگهدارنده، درگیر دغدغه ها و مشکلات والد قرار بگیرن، یا اینکه بخاطر زندگی با دیگر اقوام مثل مادربزرگ و پدربزرگ و…نداشتن یه خونه واحد دچار بی ثباتی توی تربیت و شکل گیری شخصیت بشن.

عوامل موثر در آسیب روحی دیدن بچه های طلاقبچه های طلاق

بسیاری از مشکلاتی که ما توی فرزندان طلاق می بینیم فقط مختص این بچه  ها نیست بلکه تو بچه هایی که تو خونواده های آروم و سالم هم هستن می بینیم. چرا که تنها، اتفاقات محیطی مثل طلاق، تعیین کننده نیست گاهی اوقات عوامل دیگه ای  چون ژنتیک خود بچه، روحیه حساسش، آستانه تحریک پذیری متفاوتش باعث می شه شخصیت متفاوتی داشته باشه و به تبع اون مسائل بیشتری.

مثلا بچه ای که شخصیت اضطرابی داره اگر چه والدینش هیچ مشکلات شدید و خاصی نداشتن. بچه ای که وسواس داره در حالی که والدینش مسائل ارتباطی شدیدی ندارن. بچه ای که اختلال لجبازی یا اختلال سلوک داره آیا این بچه مسائلش نسبت به بچه ای که والدینش جدا شدن کمتره؟ ما نمی تونیم اینو بگیم.

شرایط خانوادگی هم یکی دیگه از عوامله. برخی بچه های طلاق ممکنه پدربزرگ مادربزرگ و فامیل حمایت کننده ای داشته باشن و برخی خیر. وجود اقوام حامی می تونه کمک بزرگی به کاهش آَسیبهای روحی بکنه. اما اگه اقوام سرزنشگر باشن و نه حامی. این می تونه هم برای بچه هایی که والدینشون طلاق گرفتن و هم بچه هایی که والدینشون با هم هستن ولی هر روز دعوا دارن، شرایط پرنوسان و دشواری رو به وجود بیاره.

ویژگیهای شخصیتی و میزان پختگی والدین هم یکی از عوامل موثره. بچه ای که والدین پخته تری داشته باشه آسیب کمتری می بینه. مثلن فرض کنین بچه ای بعد از طلاق والدینش با مادر عاقل خودش زندگی کنه و بچه دیگه ای با مادری که استقلا ل و بلوغ شخصیتی نداره، چقد شرایطشون متفاوت میشه؟

عوارض استفاده منفی از اصطلاح بچه های طلاق

بچه های طلاق

تمرکز روی بار منفی این اصطلاح و استفاده از اون فقط برای موقعیت های منفی باعث میشه که:

  • با این برچسب منفی این بچه هارو از بچه های دیگه جدا کنیم و اونهارو به انزوا و تنهایی جهت بدیم.
  • باعث میشه این بچه ها احساس متفاوت بودن داشته باشن. و طرحواره های نقص و شرم، انزوای اجتماعی، بی اعتمادی و بدرفتاری تو شخصیتشون ایجاد بشه چون وقتی بهشون برچسب منفی می زنیم در واقع داریم باهاشون بدرفتاری می کنیم به اونا توهین می کنیم و احساس نقص بوجود میاریم. این احساس که تو یه مشکلی داری یه ناهنجاری داری و این باعث میشه که اونا بخاطر برچسب

بچه های طلاق، دچار طرحواره نقص و شرم بشن و اونا رو متفاوت از جامعه می بینیم و کاری می کنیم اونا هم احساس متفاوت بودن کنن نه از جنبه مثبت بلکه از جنبه منفی و همین ایجاد طرحواره انزوای اجتماعی و بیگانگی در اونا ایجاد می کنه بنابراین ممکنه در جمع ها احساس خوبی نداشته باشن و حس کنن خیلی با بقیه فرق دارن، جدا از همه احساسات بدی که تجربه میکنن بابت از دست دادن خانواده ، فقدان پدر یا مادر، فقدان فامیل هر کدام از والدین، فقدان کودکی شاد و همراه با توجه و احترام.

  • استفاده منفی از اصطلاح بچه های طلاق توسط ما و متهم کردنشون، با وجود اینهمه چالش که توی زندگیشون دارن، احساس رنجشون رو چند برابر می کنه.
  • وقتی به بچه ها برچسب منفی زده می شه اونا طبق اون برچسب رفتار می کنن مثلًا وقتی والدینی به بچه خودشون بگن تو لجبازی، بچه این برچسب را می پذیره و طبق اون رفتار می کنه و با خودش می گه حالا که من لجبازم پس چرا برا همه چیز لجبازی نکنم. پس این هم یکی دیگر از عوارض برچسب منفی  بچه های طلاق.

وقتی دائم بهشون می گیم تو بچه طلاق هستی اونا هم فکر می کنن یه نقص جدی و ریشه ای دارن و ممکنه خیلی از رفتارها را انجام بدن یا خیلی از رفتارهای خودشونو توجیه کنن به جای این که برن مسائل رو برطرف کنن این بشه توجیه خیلی از رفتارهای اونها، چون جامعه هم ممکنه باهاشون بدرفتاری کنه، اونها هم به نوعی عمداً این رفتارو نشون بدن.

مثلا ممکنه به سمت اعتیاد و یا به سمت رفتارهای غیرعرفی کشیده شه و توجیه ش این باشه که من بچه طلاقم در حالی که خود طلاق باعث این موضوع در فرزندان طلاق نشده بلکه رفتاری که والدین داشتن یا کوتاهی هر کدوم از اونا، رفتاری که محیط با اون داشته، ژنتیک خودش، کوتاهی که خودش داشته، شرایطی که برایش به وجود اومده باعث شده که چنین منشی رو در خودش ایجاد کنه و ادامه بده.

  • وقتی این اصطلاح منفی رو بکار می بریم و توی گفتگوها می گیم فلانی فرزند طلاقه و به فرزند خودمون می گیم با اون دوست نباش یا نکنه رفتارهای مشکل دار داشته باشه، این توی ارتباطات اون بچه ها هم تأثیر می ذاره. بچه های دیگه فکر می کنن که باید از این بچه هایی که بچه طلاق شمرده می شن، دوری کنن بنابراین احتمال تنها ماندن اونها، و احتمال اینکه یک سری از ناهنجاری ها و یکسری از مشکلات را در مسائل روزمره به گردن این بچه ها بندازن زیاده.

طلاق والدین و سن بچه های طلاق

کودکان پیش مدرسه ای بیشتر مستعد تاثیرات منفی طلاق هستن، چرا که سطح رشد شناختی و ذهنی اونها  در حدی نیست که بفهمن چه اتفاقی افتاده و شاید در فهم علت جدایی والدین دچار سوتعبیر بشن. مثلا ممکنه فکر کنن بخاطر رفتارهای اونها بوده که والدین طلاق گرفتن و ترکش کردن. معمولا بسیاری از کودکان درست بعد از طلاق، دچار کابوس می شن، بازیهاشون حاکی از افسردگیه، خورد و خوراکشون مختل میشه، شب ادراری دارن و از اینکه ممکنه خودشون باعث جدایی شده باشن احساس گناه می کنن( هترینگتون و همکاران، ۱۹۷۹، به نقل از ماسن و همکاران) این رفتارها از دو ماه بعد طلاق تا یک سال بعد از اون ادامه داشت.

برای مدیریت اضطرابهای فرزند خودتون مقاله ترس در کودکان رو مطالعه کنین.

اما فرزندان طلاق که در دوران ابتدایی و مدرسه رو هستن ممکنه سازگاری بیشتری نشون بدن چرا که از مشکلات والدینشون آگاهی بیشتری دارن، و معمولا علت طلاق رو بهتر می فهمن. علاوه بر این احساسات خودشونو بهتر درک می کنن و تنش یا غمگینی خودشونو  بهتر ابراز می کنن، با این وجود، کودکان این گروه سنی احساس طردشدگی از سوی والدین می کنن و بعد از طلاق از اونها خشمگین می شن (والرااشتاین و کلی، ۱۹۸۰).

بچه های طلاق و افراد مشهور

تاثیر استفاده منفی از این اصطلاح رو من با تأسف زیاد تو یه سری از آدم بزرگ هایی که والدین اونا از هم جدا شدن می بینم مثلاً هنرمندان و بازیگران که برای موارد منفی میگن من بچه طلاقم، آسیب دیدم. اون قدر جامعه این واژه رو برای اونا استفاده کرده که خودشون هم باورشون شده و اونو درونی کردن و مطابق این برچسب، زندگی کردن و فکر میکنن مسائل اونا ناشی از طلاق والدین هست در حالی که خیلی از این مسائل ناشی از این موضوع نیس و موضوعات دیگه ای ممکنه منجر به آسیب های روحی شده باشه همچنان که دیده میشه بچه هایی که در کنار خانواده هستن ولی مسائل و آسیب های روانشناختی بسیاری و مشکلات جدی دارن.

نمونه هایی از بچه های طلاق در افراد مشهور

بچه های طلاق

اما از اینا گذشته، خوبه که با بعضی از افرادی که والدینشون جدا شدن آشنا بشین و بعد با خودتون فکر کنین که آیا اینها افراد منفی ای هستن؟ آیا اگه با خونواده شون (تو دوران کودکی این افراد) آشنا می شدین به فرزندتون میگفتین: اون بچه طلاقه، نباید باهاش دوست باشی.

  • احسان علیخانی مجری ای که خیلی ها دوستش دارن و هم پای ماه عسلش نشستن و اشک ریختن هم پای عصر جدیدش نشستن و کیف کردن.
  • آشا محرابی بازیگر که پدرشون هم بازیگره.
  • امیرمهدی ژوله بازیگر نویسنده طنزپرداز که خیلی با فیلمهاش خندیدیم و شاد شدیم.
  • ریما رامین فر بازیگر نقش هما در سریال پایتخت، هم از بچه های طلاق هست، همون زنی که فیلم پایتخت رو خیلی جذاب کرده. همون بازیگر زنی که متعهد و خونواده دوسته و هیچ حاشیه ای تو عالم بازیگری نداره.
  • نجمه جودکی مجری موفق و خوش بیان.
  • پوریا تابان مجری برنامه های ورزشی.

و اما برخی افراد مشهور خارجی:

  • سلنا گومز
  • جانی دپ
  • آیلا فیشر
  • جاستین بیبر

بچه های طلاق

می بینین که این افراد چقد خوش درخشیدن تو کارشون و الان موفق و مطرح شدن.

همچنین تو مشاغل دیگه مث پزشکی، معلمی و ….. افراد زیادی هستن که والدینشون جدا شده بودن و تو دوران کودکی تنها با یک والد زندگی کردن.

صحبت با بچه ها در مورد طلاق و جدایی

تاثیر طلاق روی بچه های طلاق  از نحوه ی برخورد والدین  با مشکلات  و چالشها بیشتر از  تاثیر جدایی و طلاق بر روی بچه هاست.  بیشتر فرزندان  طلاق احساس اندوه  سرگشتگی، خشم و گناه می کنند. گفتگو با بچه ها در مورد جدایی و طلاق اغلب برای والدین سخت و طاقت فرسا و عاطفی ترین قسمت ماجراست. گرچه ممکنه فرزندان تو خونه مدام از اینکه طلاقت میگیرم یا طلاقت میدم شنیده باشن. گفتن این موضوع که شما در شرف جــدا شدن  و یا طلاق هستین  یک سری واکنش ها تو بچه ها بوجود میاره که از سردرگمی و ترس و غمناکی تا خشم و احساس گناه و یکه خوردن متغیر باشه.

و میدونم بسیاری از والدین که فرزند دارن و می خوان جدا بشن یکی از دغدغه های اصلی شون آرامش بچه هاست پس لازمه این فرایند رو با تفکر و تامل و آرامش بیشتری بگذرونن.

برای کمک بیشتر به بچه های طلاق

  • در مورد زمان و مکان مناسب صحبت کـــــردن باهاشون فکر کنین و جایی رو انتخاب کنین که بچه ها احساس راحتی و امنیت کنن. در همین راستا مقاله دادن خبر بد به کودکان رو بخونین.
  • اگه بین فرزندان شما تفاوت سنی قابل ملاحظه ای وجود داره بهتره برای هر کدوم به تنهایی گفتگویی داشته باشین زیرا توانایی اونها برای درک موفقیت و واکنش به این خبر کاملا ًمتفاوته.
  • به خاطر داشته باشین که بهتره خبرهارو کم کم و مرحله به مرحله بهشون بگین نه اینکه یکهو همه اطلاعاتی که آمادگی شو نداشته باشن، در اختیارشون بذارین.
  • در صورتی که شرایط مناسب باشه بهترین حالت اینه که  هنگام گفتگو با بچه ها هر دوی شما حضور داشته باشین .
  • با عبارات کلی برای بچه ها بگین که چرا طلاق رخ میده. بچه های طلاق باید بدونن که جدایی والدین تقصیر اونها نیست . قبلا در مورد چیزی که می خواین بگین فکر کنین و صداقت لازمو داشته باشین.
  • به بچه ها فرصت بدین تا سوالاتشونو بپرسن و افکار و احساساتشونو در میون بذارن. شما می تونین در صورتی که اونا  از سوال کردن بترسن یا هنوز تجربه کافی برای بیان افکارشون نداشته باشن سوالاتی رو که ممکنه تو ذهنشون باشه مطرح کنین . (مثلن با داستان یا نمایش بازی کردن؛ دو تا بچه خرگوش که مامان باباشون میخوان تو خونه های جدا زندگی کنن…)
  • گرچه بعضی از بچه های طلاق ممکنه  از اینکه بالاخره مشکلات تموم  می شه احساس آسودگی بکنن ولی هنــــــوز احساس آسیب پذیری و نا امنی خواهند داشت.
  • می تونین با تشویق اونها به  صحبت کردن در مورد  احساساتشون کمک کنین  نا امیدی ها و ترس هاشونو بیان کنن  و به اونها اجازه بدین در مورد اینکه چطور با تغییرات احتمالی می خوان برخورد کنن حرف بزنن.
  • بهتره با فرزندانتون رک باشین و از سخنرانی کردن و یا صحبت اضافه پرهیز کنین. ولی در هر صورت  شیوه ی مستقیم ارتباط نباید  با درگیر ساختن بچه های طلاق تو مشکلات  بزرگسالان اشتباه بشه.  حتی اگه نوجوان شما  تلاش کنه دوست یا مشاور شما باشه، شما باید از قرار دادنش تو این  نقشها بپرهیزین. سعی کنین افکار و احساسات خودتونو در مورد جدایی با سایر بزرگسالان در میان  بگــــــذارید، نه فرزندان نوجوانتون.
  • تو این لحظات ارزشمند باید چند پیام مهمو به صورت روشن و کوتاه بهش منتقل کنین:
    • شما و همسرتون از هم جدا می شین.
    • تغییراتی تو زندگی خانوادگی شما ایجاد خواهد شد .
    • این جدایی هیچ ربطی به فرزندان نداره، اونا نه علت جـدایی بوده ان  و نه می تونن مانعش بشن .
    • هر دوی شما مث گذشته فرزندانتونو دوست خواهید داشت. شما دو نفر در این مورد گفتگو کردین و تصمیم گرفتین فرزندان بعد از جدایی با یکی از شما زندگی کنند .
    • فرزندان شما باز هم می تونن با والدی که خونه رو ترک کرده  ارتباط داشته باشن.
    • بچه های طلاق حق دارن که با هر یک از والدین رابطه ی منحصر به فردی داشته باشن و حق دارن که از اختلاف های  پدر و مادرشون در امان باشن.

اقدامات درست برای بچه های طلاق

بچه های طلاق

  • والدینی که در حال جدایی هستن وقتی به نتیجه قطعی درباره طلاق رسیدن به بچه هاشون اطلاع بدن، نه وقتی که هنوز با قطعیت تصمیم نگرفتن و رابطه شون در نوسان به سر می بره و البته نحوه خبر دادن به بچه هارو هم باید بلد باشن و طوری این خبر رو بدن که روحیه فرزندشون آسیب نبینه و فرزند رو باید از قبل آماده کنن. مقاله چگونه به کودکمان خبر بد را بگوییم؟ رو بخونین.
  • والدین قبل از جدایی باید خودشونو کاملا آماده کرده باشن از نظر اقتصادی و اجتماعی تا بعد طلاق بچه ها کمتر ضربه بخورن و درگیر مشکلات والدین نشن.
  • فرزندان طلاق تو هر سنی باشن هر چه کمتر وارد مسائل قانونی و اجتماعی طلاق والدینشون بشن بهتره، پس بهتره همه مسائل قانونی رو زن و شوهر بخاطر فرزندانشون با آرامش و صلح بیشتر و بدون وارد کردن فرزندان حل و فصل کنن.
  • منتظر این نباشن که جامعه اصلاح شه و دید جامعه نسبت به طلاق درست شه، خودشون شروع کننده باشن نگران این نباشن حالا که جدا می شن بچه اونا آسیب های جدی می بینه و زندگی او در خطر می افته مسلماً اگر مسیر درست جدایی رو پیش رفته باشن، جلسات مشاوره ای رو شرکت کرده و توی تصمیم گیری دقت کرده باشن، تصمیمشون برای جدایی بهترین تصمیمه و مسلماً نتایج بهتری از ادامه زندگی مشترک اونها برای فرزندشون داره.
  • یکی از کارهای دیگه برای حذف بار منفی اصطلاح بچه های طلاق اینه که والدینی که در شرف طلاق هستن یا جدا شده ان پیش روانشناس برن تا مدیریت استرس برای شرایط بحرانی طلاق رو یاد بگیرن.
  • والد باید ارتباط خودشو با خونواده ها و ارتباط بچه رو با اقوام همسرشون حفظ کنه البته اگه اونا آسیب زا نیستن و مشکلات شدید ندارن تا تاثیرات طلاق به حداقل برسه.
  • با تغییر و رشد جوامع شکل خانواده ها و سبک زندگیها از دوران گذشته تغییرات زیادی کرده، زن و شوهر مثل دوران گذشته با هر مشکلی سازش نمیکنن و راحتتر از گذشته طلاق رو انتخاب می کنن، برای جلوگیری از اثرات ناخوشایند برچسب بچه های طلاق، به فرزندشون اینو آموزش بدن که این سبک زندگی هم یک نوع سبک زندگی سالمه و یک سبک زندگی آسیب دیده و مشکل دار نیس. به فرزند بگن همین که ما هم با هم هستیم تو یه مدتی با من یا مدتی با پدر یا مادر هستی یا درکنار مادربزرگ به این معنی نیس که تو دیگه خونواده ای نداری این که با یک والد هم زندگی می کنی یعنی خونواده ای داری اما یک خونواده محدودتر و متفاوت داری.
  • والدین باید با روانشناس در ارتباط باشن و سبک زندگی شونو اصلاح کنن. ثبات و نظم و ترتیب و روش انضباطی قاطعانه و پایدار با کودک برای رشد شخصیتی بچه ها خیلی لازمه و تاثیرات مخرب طلاق رو کم می کنه.
  • و اما اقدام ما به عنوان جامعه اینه که از واژه بچه های طلاق برای موارد منفی استفاده نکنیم. به بچه ها نگیم اگه والدین همکلاسیت جدا شدن نباید باهاش دوستی کنی، اون روی تو تاثیر منفی می ذاره. باورهای کلیشه ای مونو اصلاح کنیم و به فرزندان خودمون انتقال ندیم، اتفاقاً آگاهی بدیم به فرزندمون که تو با هر بچه ای که رفتارهای مناسبی داره می تونی دوست باشی و از رفتارهای خوب اون الگوبرداری کنی و از رابطه ات لذت ببری. اهمیتی نداره که دوستت درگیر چه موضوعاتی شده باشه یا در زندگی والدینش چه اتفاقاتی افتاده باشه .
  • شایسته ست که فرزندان طلاق رو توی فیلم ها و داستان ها فقط با نقش های منفی نشون ندیم و اینو القا نکنیم که چون والدین اونها جدا شدن این بچه ها اینقد مشکل دارن، باید بدونیم با سپردن نقش های منفی و ناهنجاری توی فیلم ها به این بچه ها نمی تونیم جلوی طلاق رو بگیریم بلکه بیشتر باعث عمق بخشیدن به باورهای نادرست درباره طلاق، والدی که طلاق گرفته و فرزندانشون می شیم و همچنین با این کارمون اونهارو به سمت تنهایی و انزوا سوق می دیم.

حالاکه حرف از طلاق شد بذارین یکی از دلایلی که این همه رابطه ها به طلاق منجر میشه رو بهتون بگم: اهمیت ندادن به مشاوره قبل از ازدواج. این مقاله رو بخونید شاید بدردتون بخوره (مقاله مشاوره قبل از ازدواج) و اهمیت مشاوره قبل از ازدواج رو بویژه اگه قصد ازدواج دوم دارین درک کنید.

 

ما را در اینستاگرام دنبال کنید

2 Comments

  1. بهروز گفت:

    سلام خانم دکتر
    واقعا خدا رو شکر که افراد خوش فکری مثل شما تو جامعه پیدا میشن تا با این جو تاریک مقابله کنند.
    داشتم نامید میشدم که خدا رو شکر با خواندن این مقالتون حالم خوب شد.
    تمامی بدبختی ما از جهل و ناآگاهی
    که ماشاالله بزنم به تخته صدا سیما با برنامه های بدردنخور و فیلم های کارگردانان امروزی که یک قرون نمیارزه ،
    مثلا داره وظیفش که تربیت صحیح جامعه اس رو انجام میده.
    خاک…!!
    بازم ممنون ازتون.

    • گفت:

      درود برشما. خواهش می کنم. خرسندم از حضور فرد آگاهی چون شما. با هم فرهنگ زیبایی برای ایرانمون می سازیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *