آخرین مقالات

آخرین محصولات

طلاق عاطفی

طلاق عاطفی

طلاق عاطفی

احمد می گه من سالهاست که فقط بخاطر مهریه بالا دارم با خانمم زندگی می کنم فقط، ظاهرا زندگی داریم ولی تو باطن و درون زندگی مون خبری نیست، من علاقه  ای به همسرم ندارم.

سارا میگه شوهرم مث خانواده ش فقط به فکر پول و غذا هستن، کثیفه و نامرتب، مصرف مواد هم داره. حالم ازش به هم می خوره. وقتی میاد خونه میرم سر خودمو گرم می کنم که باهام هم کلام نشه. کی این زندگی من تموم میشه.

با این دو مثال میخوام براتون از یه رابطه شکست خورده و ناراحت کننده بگم، از یه طلاق ساکت و بی سروصدا بگم.

طلاق عاطفی چیه؟

گاهی زن و شوهر کنار هم زندگی می کنن ولی به هر دلیلی با هم رابطه خوب و با کیفیتی ندارن و از بودن و زندگی کنار هم راضی نیستن و دچار بی تفاوتی و سردی نسبت به همدیگه شدن. ممکنه جلوی دیگران رابطه خوبی نشون بدن و کسی از بیرون نگاه کنه فکر کنه رابطه خوبی دارن ولی در واقع اینها همه تظاهره. این زن و شوهر حاضر نیستن برن طلاق رسمی بگیرن و جدا بشن چرا که فکر می کنن بهتره کنار هم باشن بخاطر دلایلی که برای خودشون دارن، تو این حالت ما میگیم دچار نوعی طلاق خاموش یا ساکت شدن.

به این نوع طلاق خاموش و بی سروصدا می گیم طلاق عاطفی

شاید شما هم تو زندگی تون این مساله رخ داده باشه، شاید وقتی به زندگی والدینتون نگاه کنین ببینین عه اونا هم سالهاست با همین مشکل دست و پنجه نرم می کنن. ظاهرا تو زندگی مشترک هستن ولی درونا اشتراکی در کار نیست. ممکنه ظاهر خانواده تون پیش دیگران خیلی خوب باشه و همه فکر کنن ازدواج شما یا والدینتون چقد خوبه و همه چی گل و بلبله ولی شما می دونین در واقعیت اینطوری نیست. خب با من همراه باشین تا بریم نشونه هاشو بخونیم.

نشونه های طلاق عاطفی

طلاق عاطفی

 

  • زوجین با یه بحث کوچک ممکنه راحت قهر کنن و مدتها توی خونه سکوت باشه.

 

  • زوجین دیر به دیر با هم رابطه زناشویی دارن یا ممکنه زمان زیادی باشه که نداشته باشن.

 

  • زن و شوهر مستقیم با هم حرف نمی زنن و بچه هاشونو واسطه یا مخاطب قرار میدن.

 

  • جلوی فامیل نقش بازی می کنن و سعی می کنن ظاهر رابطه رو حفظ کنن و آبروداری کنن.

 

  • به خواسته ها و نیازهای همدیگه توجهی نمی کنن و برای شنیدن صحبتهای همدیگه بی حوصله ان.

 

  • سر موضوعات کوچک دعوا می کنن و نسبت به همدیگه بی احترامی و پرخاشگری می کنن.

 

 

  • برنامه ها و تفریحات مشترکشون کم یا حذف شده و هر کدوم به تنهایی اما توی یک خونه دارن زندگی می کنن.

 

  • نارضایتی از همدیگه به خانواده هاشون یا فرزندانشون هم انتقال میدن و توی رابطه با اونها هم مشکل دارن گرچه سعی می کنن اینطور نباشه ولی سخته زن یا مردی که راضی نباشه از زندگی زناشویی ش، بتونه تو بقیه ارتباطات عاطفی ش خوب عمل کنه.

 

  • بخاطر طلاق عاطفی راحت با همدیگه قهر می کنن و ممکنه مدتها با هم قهر بمونن. در واقع احساسات مثبتشون به هم کم شده. فرزندان میگن که مادر من روزها میره خونه مادرشون می مونن و یا پدرم دائم سرکاره و فقط برای خواب میاد.

 

  • یک علت بسیار مهم برای تداوم زندگی شون، حضور بچه هاست و اگه بچه ها نباشن و بتونن راحتتر به سمت جدایی رسمی می رن. بنابراین احساس اسارت و اجبار می کنن و به همین دلیل ممکنه رفتارشون با بچه ها هم پرخاشگرانه باشه.

 

  • کارکردهای یک زندگی عادی و خانواده سالم رو ندارن و نمی تونن رشد عاطفی سالمی برای بچه هاشون رقم بزنن.

 

به این صحبت توجه کنین:

من حدودا ده ساله که دچار طلاق عاطفی شدم. ارتباطاتی که با همسرم دارم اجباریه، دست و دلم به کار نمیره، همیشه از نظر جسمی و روحی خسته ام. ذهنم مشغوله مدام. با همسرم ده سال اختلاف سنی داریم. بچه هام بزرگ شدن. فقط جرات طلاق ندارم. پدر و مادرم هم پشتم نبودن که جدا بشم. کاش نه به فکر بچه هام بودم نه پدر و مادرم و می تونستم جدا بشم. از فامیلش هم خوشم نمیاد هر چند مجبوری و بخاطر بچه ها رفت و آمد دارم باهاشون. ای کاش مرگ باعث جدایی مون بشه، یا اون بمیره یا من. کاش آدم شجاع و بی خیالی بودم و راحت تصمیم به جدایی میگرفتم.

اما ببینیم چرا این اتفاق می افته و زوجینی که باید حامی و پناهگاه عاطفی همدیگه باشن، به اینجا می رسن.

دلایل طلاق عاطفی

طلاق عاطفی

  • ازدواج اجباری

یک دلیل مهم سرد بودن زوجین، اینه که به اجبار ازدواج کردن و علاقه ای به هم نداشتن از اول، یکی یا هر دوشون به خواسته والدین اینکارو کردن و بعد پشیمون شدن و تو ارتباطاتشون نشون داده. تو عالم دوستی آدم اگه از کسی خوشش نیاد راحت می تونه بذار ش کنار ولی تو ازدواج نمی تونه و این میشه که سالها با هم ادامه میدن.

  • مشکلاتی مثل اعتیاد، بیکاری و در کل نداشتن مسوولیت پذیری یکی از زوجین که باعث آسیب اقتصادی و عاطفی جدی به رابطه میشه.

 

  • نداشتن مهارتهای ارتباطی و در نتیجه بحث و دعوا و شدید شدن اختلاف و تعارضها

 

یک دلیل مهم طلاق عاطفی همینه. زوجینی که آموزش ارتباط موثر نبینن و در دوران مجردی هم شخصیت پخته ای نداشتن با چالشهای ارتباطی جدی تو ازدواج مواجه میشن، توانایی هماهنگ شدن با طرف مقابل رو ندارن و نمی تونن از من به ما تبدیل بشن.حتما مقاله طرحواره و مهارتهای ارتباطی رو مطالعه کنین.

طلاق عاطفی

  • نارضایتی در رابطه جنسی

رابطه جنسی بعد مهمی از ازدواجه. دختر و پسرهای ما تا قبل ازدواج هیچ آموزشی در این باره نمی بینند و حتی تو خواستگاری هم روشون نمیشه تو این مورد سوال کنن از همدیگه، بعد از ازدواج هم اگه مشکلاتی مث کاهش میل جنسی، زودانزالی، دیرانزالی و… داشته باشن نمیرن درمانش کنن و اینها باعث طلاق عاطفی میشه.

برطرف شدن نیاز جنسی لااقل باعث آرامش جسمی و روحی میشه ولی وقتی از همین هم محروم میشن باعث میشه میل کمتری برای ساختن رابطه عاطفی شون با هم داشته باشن. متاسفانه مسائل جنسی هم هنوز یکی از تابوهاست تو جامعه مون و اغلب آقایون اگه مشکلی تو این زمینه داشته باشن سراغ پزشک و درمانگر رفتن براشون سخته و همین باعث میشه مشکل بیشتر بمونه و تو ارتباطشون تاثیر بذاره. یکی از عوامل موثر تو نیاز جنسی و حتی توی طلاق عاطفی طرحواره بازداری هیجانی که توصیه می کنم مقاله مرتبط با اونو بخونین.

طلاق عاطفی

  • عدم توجه به نیازهای روحی همدیگه

ازدواج می تونه منبع غنی از نوازشهای عاشقانه و عاطفی باشه و زوجین اگه به همدیگه توجه کنن به خواسته های همدیگه رسیدگی کنن و برای همدیگه پناه عاطفی باشن مثلن بتونن درددل کنن، با هم همدلی و همدردی کنن بجای سرزنش و تحقیر و… یک بعد مهم از مثلث عشق استرنبرگ که تحت عنوان صمیمیت هست رو تو ازدواجشون خواهند داشت و اینکارها رابطه شونو تقویت می کنه اگه اینکارهارو نکنن طبیعتا به سمت ناراحتی و خشم از همدیگه و بی تفاوتی و دور شدن از همدیگه و در نتیجه طلاق عاطفی میرن.

محصول پنج نیاز روانی اساسی انسان شمارو بیشتر با نیازهای روحی خودتون یا همسرتون آشنا می کنه.

به گفته های سعید توجه کنین:

کارهایی که همه وقت برای آرامش خانواده ام انجام میدم قدردانی و تشکر نداره. شوخیهای همسرم همیشه تحقیر بود نه شوخی. نمی دونم از این جور شوخی کردن چه لذتی می بره. من هرگز عشق و علاقه واقعی تو همسرم ندیدم. محبت و توجهش هنوز برای پدر و مادرشه، تا اونا کاری ازش بخوان انجام میده ولی برای من نه. تو خانواده شون زن سالاریه، فک کنم پدر خانمم هم مشکل منو داشته باشه چون بیشتر وقتی میاد خونه فقط پای تلویزیون و خبره. تو خانواده شون مرد حقی نداره فقط وظیفه شه که خواسته های زن و بچه رو تامین کنه و دیگه هیچی.

طلاق عاطفی

  • خیانت

طلاق عاطفی که در نتیجه این مساله باشه خیلی ناراحت کننده ست چون مشکلات دیگه ای مثل بی اعتمادی، خشم، افسردگی، از بین رفتن عشق، احساس بی ارزشی در فرد خیانت دیده هم بوجود اومده ولی اون نمی تونه جدا بشه و ناچارا ادامه میده.

به این گفته ستاره توجه کنین:

روز به روز از همسرم بیشتر دور میشم، اولاش خیلی به من محبت می کرد ولی کم کم بی محبت و بی توجه شد و بعدش هم ازش خیانت دیدم. دلم می خواست می تونستم برم ولی با وجود سه تا بچه کجا برم؟ بچه هام گناه دارن سرگردون بشن. فقط دلم مرگ می خواد. پیشنهاد من اینه که مقاله طرحواره و خیانت رو مطالعه کنین.

طلاق عاطفی

  • ناتوانی در جدایی و طلاق رسمی

زوجینی که طلاق عاطفی گرفتن به دلایل مختلفی مثل؛ وجود بچه ها، حفظ آّبروی خانوادگی، اجبار والدین برای ادامه زندگی مشترک، ناتوانی از مستقل زندگی کردن، حرف و قضاوت اجتماع، نداشتن هزینه مهریه، استقلال مالی نداشتن، جرات و شهامت طلاق نداشتن تصمیم میگیرن به همین منوال ادامه بدن و تو یه خونه زندگی کنن و بالا سر بچه هاشون باشن، در حالیکه نمی دونن این روش بیشتر از یه جدایی در صلح و آرامش می تونه به بچه ها آسیب بزنه.

تو بسیاری از مواقع والدین و خانواده اصلی نمی ذارن زوجین جدا بشن، اونا نمیدونن که طلاق عاطفی ضرر روانی و حتی جسمی برای فرزندشون داره و آرامش فرزندشون بسیار مهمتر از آبرو و قضاوت مردمه.

اگه تعریف جامعه از آبرو درست بشه و هر رفتاری رو به حساب آبروریزی نذارن اعضا خانواده سلامت روان بیشتری دارن و رفتارهای سالمتر و خردمندانه تری در پیش می گیرن. از طرفی هر انسانی آزاده برای زندگی خودش تصمیم بگیره و اینکه والدین اجازه رفتار درست رو به زوجین ندن و یا بخاطر ترسهاشون نذارن اونا طعم آرامشو بچشن یک رفتار ظالمانه ست. حتی اگه نیتشون دلسوزی هم باشه اما نتیجه ش ظلم و اجبار به زندگی ناسالم داشتنه.

صحبتهای آرزو رو بخونین:

پدر و مادرم سالهاست با هم رابطه خوبی ندارن، تو خونه ما یا دعواست یا هفته ها سکوته، حس می کنم اونا از هم طلاق عاطفی گرفتن. من دلم می خواد بهشون کمک کنم تا رابطه شون درست بشه. به مامانم میگم برو مشاوره ولی گوش نمیده، بابام از پنج صبح میزنه بیرون و تا ده شب بیرونه با اینکه بابام فرهنگیه و می دونم نیاز نیست اینقد بیرون باشه. دلم برای خواهر دو ساله م می سوزه که یه روزی اونم مث من می فهمه، بعضی وقتا فکر می کنم کاش لااقل جدا میشدن اینطوری ما هی دعوا و قهر نمی دیدیم و شاید هر کدوم جدا به ما محبت می کردن. وسط هر دوشون گیر افتادم اگه تو دعوا طرف هر کدومو بگیرم اون یکی باهام بد میشه برای همین دیگه میرم تو اتاق و ساکت می مونم تا دعواشون تموم بشه.

  • مهمترین اقدام دقت توی انتخاب فرد مناسبه. والدین و خانواده ها باید برای ازدواج فرزندشون عجله نکنن و تحقیقات لازم رو داشته باشن، داشتن مشاوره پیش از ازدواج کمک بزرگی به پیشگیری از انتخابهای نادرست و نیز ازدواجهای اجباری می کنه.

در همین راستا مقاله مشاوره قبل از ازدواج رو مطالعه کنین.

کسب مهارتهای ارتباطی

همونطور که ما برای رانندگی یا آشپزی باید آموزش ببینیم برای مقوله ازدواج هم همینطوره. ما باید یاد بگیریم چطور حرف بزنیم که تاثیر داشته باشه و چطور شنونده خوبی باشیم، چطور تعارض و بحث رو مدیریت کنیم و حل مساله کنیم، برای کسب مهارتهای ارتباطی با همسر و خانواده همسر به روانشناس مراجعه و در کارگاه های مرتبط شرکت کنین.

  • طلاق عاطفی می تونه در اثر درمان نکردن مشکلات شخصیتی یا اختلالات روحی ما مث وسواس، افسردگی و … هم اتفاق بیافته، همسر ما والدین یا خواهر و برادر یا دوستمون نیستن که این مشکلات جدی مارو تحمل کنن و بازم مارو دوست داشته باشن، پس اگه مشکلات شخصیتی یا روحی دارین حتما برای درمان اونها به روانشناس بالینی مراجعه کنین.

 

  • اگه هر کدوم از نشونه های بالارو که گفتم دارین کم کم تو رابطه خودتون مشاهده می کنین بدون تعلل به یک زوج درمانگر مراجعه کنین و نذارین رابطه تون به سمت طلاق خاموش بره.

 

درمان طلاق عاطفی

اگه دیگه تو این شرایط گیر افتادین و هوای رابطه تون دلگیر و ابری شده بازم نومید نشین،

زندگی شما نباید با این طعم تلخ ادامه پیدا کنه. می تونین تلاشهایی برای بهبود رابطه تون بکنین.

  • در ابتدا ریشه یابی کنین که علت رابطه سرد شما چیه؟ روی یک برگه از یک تا ده دلیل براش بنویسین. تو این زمینه حتی می تونین نظر دیگرانو هم بپرسین. چرا که گاهی خود ما چون تو گود احساسات هستیم بینش و آگاهی درستی نداریم و نظرات و تفکرمون سوگیرانه ست.

 

  • یکی از دلایل طلاق عاطفی و رابطه سرد  می تونه نداشتن شناخت نسبت به خودتون و سایه های روانی تون باشه، خودشناسی یکی از راهکارهای تغییر مثبته و بسیاری افراد وقتی با خودواقعی و سایه هاشون آشنا میشن متوجه میشن که مساله از طرف مقابل نیست و بلکه خودشون نقش عمده ای تو ارتباط معیوب دارن، تو همین زمینه پیشنهاد می کنم محصول خودشناسی با طرحواره ها رو تهیه کنین و با عمق خودتون آشنا بشین و ریشه رفتارهاتون و مشکلات ارتباطی تونو کشف کنین.

 

  • سپس راهکارهایی که تا بحال براشون انجام دادین رو جلوشون بنویسین و نتیجه ای که از اون کارها گرفتین. دقت کنین که برخی مسائل راهکار دارن و برخی ندارن و ممکنه برخی راهکارهارو هم نصفه نیمه انجام داده باشین یا حتی غلط بوده باشن.

 

  • مزایا و معایب طلاق عاطفی تونو برای خودتون و بچه ها و در کل زندگی تون بنویسین و جمع بندی کنین که ادامه این ازدواج صرفش بیشتره یا طلاق رسمی گرفتن.

 

  • حتما به یک زوج درمانگر مراجعه کنین و مهارت ارتباطی یاد بگیرین، تو خیلی از موارد وقتی یکی از زوجین شروع به تغییر می کنه طرف مقابل هم کم کم تغییر میکنه. خوندن مقاله مقابله با همسر عصبانی حتما براتون مفیده.

 

  • اگه مشکلات شخصیتی یا روحی شما باعث دور شدن همسرتون شده برای درمان این موضوع زمان و هزینه بذارین و بدونین که هزینه رواندرمانی بسیار کمتر از هزینه های طلاق عاطفی یا رسمیه.

 

  • اگه ترس از طلاق رسمی بخاطر استقلال مالی یا عاطفی نداشتنه یا بخاطر وجود بچه ها یا ترس از آبرو و حرف اجتماع و یا اجبار خانواده ها، زیر نظر یک روانشناس روی این موضوع کار کنین و برای حل این دغدغه ها برنامه هدفمندی رو دنبال کنین.

 

  • اگه بچه هاتون بزرگ شدن و به سنی رسیدن که می تونن تو این موارد صحبت کنن و دچار اضطراب نمیشن (نوجوانی به بعد، به شرطی که نوجوان آرومی باشن نه عصبی و مضطرب) و متوجه دعواها و مشکلات شما هستن راجع به طلاق عاطفی و رسمی میتونین نظر خودشونو بپرسین، گاهی بچه ها خودشون مشوق طلاق رسمی والدین هستن چرا که متوجه عمق مشکلات هستن. توصیه می کنم مقاله بچه های طلاق رو مطالعه کنین.

من شیما محمدی روانشناس بالینی و طرحواره درمانگر با بیش از ۱۰ سال سابقه کاری اومدم که به شما عزیزان کمک کنم تا از تله طرحواره هایی که در اون گرفتار شده اید رها بشید و دوباره طعم خوددوستی و یک زندگی با رضایتمندی و روابط عالی رو بچشید. برای شرکت در دوره های طرحواره درمانی و مشاوره به من پیام بدین.(۰۹۱۹۸۲۰۰۰۳۰)

حتما به پیج اینستاگرام من مراجعه کنید و از ویدئوهای آموزشی و مشاوره ی رایگان بهره ببرید.

5 Comments

  1. لیان ملخطاوی گفت:

    سلام. ممنون از مقاله زیباتون. به نظرم طلای عاطفی صدها برابر بدتر از طلاق هست. امیدوارم هیچ خانواده ای گرفتار این موضوع نشه. ممنون که به فکر معضلات جانعه هستین

    • گفت:

      درود. زنده باشین. درسته. طلاق رسمی دیگه لااقل زن و شوهر جدا شدن و توقعی ندارن ولی تو طلاق عاطفی آسیبب روحی خیلی بیشتره.

  2. شیدا گفت:

    سلام ممنون از مقاله دقیق من خودم هم به خاطر ازدواج اجباری و بددهنی و اخلاق بد همسرم دچار طلاق عاطفی شدم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *