آخرین مقالات

آخرین محصولات

طرحواره بازداری هیجانی

طرحواره بازداری هیجانی

توجه کنید:

قبل از هر چیز توجه داشته باشید که محصولات مربوط به شناخت، معرفی و مباحث تکمیلی و راهکار های درمان ۱۸ طرحواره ی یانگ در سه فصل مجزا برای شما عزیزان ارائه شده است که شما عزیزان میتوانید این محصولات را به راحتی تهیه کرده و استفاده کنید. همچنین برای معرفی، شناخت و درمان هر طرحواره به صورت جداگانه نیز محصول آموزشی(مربوط به طرحواره ی مد نظر شما) یرای شما عزیزان ارائه شده است که شما میتوانید این محصولات را هم خیلی راحت تهیه کنید و استفاده نمایید.

طرحواره ها و تله های زندگی                             شناخت طرحواره ها                             طرحواره درمانی

۱-مبانی اولیه شناخت طرحواره ها            ۲-معرفی طرحواره های ناسازگار                 ۳-مباحث تکمیلی شناخت طرحواره ها

شما عزیزان برای طی کردن پروسه ی کامل شناخت تا درمان طرحواره ها(۱-شناخت طرحواره ها ۲-معرفی طرحواره های ناسازگار ۳-مباحث تکمیلی شناخت طرحواره ها) باید این سه محصول را به صورت جداگانه تهیه کرده و استفاده کنید.

ما برای رفاه حال شما عزیزان این سه محصول را به صورت یک پکیج(پکیج دوره جامع شناخت و درمان طرحواره ها(خودشناسی با طرحواره ها) ) با قیمتی بسیار عالی و با تخفیف ویژه ارائه داده ایم. شما میتوانید این پکیج استثنایی را خریداری کنید و از هر سه محصول استفاده کنید.

با یک تیر سه نشون بزن(برای خرید پکیج اینجا کلیلک کنید)

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

طرحواره بازداری هیجانی

با شوهرش اومده بود برای مشاوره. کنار هم نشستن. شروع به صحبت کرد و گفت خانم دکتر ما با هم مشکل داریم. من نمی تونم با این اخلاق شوهرم کنار بیام که اینقد سرد و یخه. شوهرش ساکت بود ولی لباشو ورچید و گفت: من سرد و یخ نیستم. مدلم اینجوریه. خانم تو حرفش اومد و گفت ۵ ساله ازدواج کردیم تا کی می خواد مدلت اینجوری باشه. خب مدلتو عوض کن.
اگه کنترل جلسه رو دست نمی گرفتم. تا اخر باید شاهد بگومگوشون می بودم. پس گفتم: ببینین شما حتما تو خونه به اندازه کافی با همدیگه بگومگو داشتین و به نتیجه نرسیدین که اومدین اینجا. پس یا باید آروم و یکی یکی حرف بزنین یا اینکه به نوبت یکی بیرون بره و اون یکی حرفاشو بزنه.
خانم گفت: باشه ببخشید داخل می مونیم و آروم حرف می زنیم. می دونم اگه بخواد تنها حرف بزنه همش حقو به خودش می ده.
آقا گفت: خانم دکتر من آدم جدی و رسمی ام. جدی و رسمی بودن مگه بده؟ من از مردایی که لوس و مسخره حرف میزنن بدم میاد. اگه کسی تو همکارام اینطوری باشه باهاش سرسنگین رفتار می کنم که حریم خودشو بدونه دیگه. اونوقت خانمم انتظار داره من تو مهمونی برادرش که اینقد چرت و پرت میگه تا ساعت ۱۲ شب بشینم و باهاش هم کلام بشم. چهره خانم در هم رفت گفت برادر من چرت و پرت می گه؟ به خانم اشاره کردم باید سکوت کنه. آقا ادامه داد: خب اینکه هی بشینن این و اونو دست بندازن. ادای مرد و زنهای فامیلو دربیارن و هرهر بخندن، حرفهای تکراری سیاسی بزنن چرت و پرت نیست؟ (طرحواره بازداری هیجانی، سرگرمی رو چیز مسخره ای می دونه).
اگه به اینا چرت و پرت نمی گن، به چی می گن؟
به خانمش اشاره کردم که نوبت توئه حرف بزنی.
گفت: خانم همسرم فقط خودشو قبول داره. عصا قورت داده. مث پیرمرداست. مگه من چند سالمه که باید با یه پیرمرد زندگی کنم. من ۲۵ سالمه. دوست دارم با شوهرم برم کافی شاپ، پارک، دوست دارم جشن تولد و سالگرد ازدواج و اینا بگیریم. تو هیچکدوم از اینا با من موافق نیست. میگه این کارا لوس بازیه. من نمیام. خودت با خواهرت برو و …. خواهر من جای شوهر منو می گیره؟ خب خواهر من با دوستای خودش میره. من ازدواج کردم نمی خوام با اونا که مجردن برم. دوست دارم با شوهر خودم باشم.
بعد بهش می گم ابراز محبت کن. به من بگو که دوستم داری. میگه دوست دارم دیگه مگه هر روز باید بهت بگم. میگم منم نمی گم هر روز میگم چندوقتی یه بار. فقط چی بشه موقع رابطه زناشویی بهم بگه. خب اینجوری منم خوشم نمیاد.
به طرف آقا نگاه کردم. سختش بود شنیدن این حرفها. و مشخص بود خوشش نمیاد. بهش گفتم: در مورد زندگی قبل ازدواجتونو بچگی تون میگین؟
گفت: خانم من تو یه خانواده متشخص بزرگ شدم. پدرم ارتشی بوده. خیلی مرد محترم و مبادی آدابیه. روی نظم و انضباط خیلی تاکید می کرد. اون موقع به بچگی خودم فکر می کردم زور میگه و سخت میگیره. ولی الان فهمیدم که اون سختگیریاش باعث شده من موفق بشم. پدرمم آدم جدی بود. میگفت آدم باید بدونه چی بگه و چی نگه. می گفت آدم باید قبل حرف زدن فکر کنه. می گفت بچه های من نباید هر حرفی به دهنشون بیاد. هر جایی نباید برن. هر کاری نباید بکنن. هر تفریحی رو تفریح ندونن.
من از اخلاق پدرم یاد گرفتم. خب پدرم احترام داشت. منم دلم نمی خواد احترامم شکسته بشه و جایی باشم که هر حرفی بزنن. بعدم من رییس بانکم بلند شم برم پارک و سینما و کافی شاپ. خب زنگ می زنم خانمم هر چی می خواد میارن براش. حالا حتما باید تو کافی شاپ و رستوران باشه جلوی چشم همه؟ اینکه شیک و قشنگ زنگ بزنی برات بهترین غذاهارو بیارن خونه ات میشه پیرمرد بودن؟
بعدم خانمم نمی دونه من دوستش دارم؟ حالا هی باید بهش اینو بگم؟ اینجوری که گلایه می کنه اصلا پشیمون میشم که چرا یه وقتایی کوتاه میام و میگم.
از مجموع حرفهای آقا و خانم مشخص بود که آقا طرحواره بازداری هیجانی داره. و ابراز کردن احساسات مثبت رو بچگونه می دونه. میدونستم اگه به این روش بخواد پیش بره. خانمش یا سمت طلاق می ره یا سمت خیانت. بعد اینکه باز هم این گفت و اون گفت. بهشون گفتم جلسه اول معمولا ارزیابیه. و از طرفی من باید جلسات فردی هم باهاتون صحبت کنم. پس فعلا برای دو جلسه بعدی هر کدوم جداگانه بیایین تا با بهم صحبت کنیم. هر دو بیرون رفتن. صدای آقا رو می شنیدم که به منشی می گفت خانم لطفا دو تا وقت جداگانه برای من و همسرم تنظیم کنید.

شخصیت قهرمان فیلم سینمایی زندان شائوشینگ رو یادتونه؟

تو بخشی از فیلم داره درباره ازدواجش می گه و توضیح می ده که بخاطر ناتوانی اش تو ابراز احساسات عشقش رو از دست داده.

به نظرتون چرا اینطور میشه؟ مگه ابراز احساسات اون هم احساسات مثبت چقد سخته که یه مرد که می تونه فضای زندان رو متحول کنه و خودش هم با ی نقشه دراز مدت از زندان فرار کنه از پسش برنیومده؟

احتمالا شما هم تو اطرافیانتون از این شخصیت ها دیدین. افرادی که به سختی احساساتشونو بروز می دن، یا خیلی کم این کارو می کنن.

این صفات مرتبط با طرحواره بازداری هیجانی هست.

طرحواره (تله زندگی) چیه؟

ما از دوران کودکی با تجربه های ناخوشایندی توی زندگی مواجه می شیم و گاهی نیازهای روانی مون هم تامین نمیشه، در اثر این شرایط ما افکار و احساسات منفی ای پیدا می کنیم و رفتارهای ناسازگارانه ای هم برای مراقبت از خودمون پیش می گیریم. به این چارچوب فکری و احساسی طرحواره گفته میشه.

۱۸ طرحواره ناسازگار وجود داره و به این دلیل بهشون تله زندگی گفته می شه که مثل تله ما رو به دام می ندازن و نمی گذارن زندگی بهتری داشته باشیم.

نشانه های طرحواره بازداری هیجانی

  • کسانی که این طرحواره یا تله زندگی رو دارن تو نشون دادن هیجانات مثبت به دشواری می افتن. اونا اونقد این کار رو از کودکی انجام ندادن که اصلا یادش نگرفتن. مراجعان بسیاری داشتم که بخاطر همین قضیه ازدواج یا ارتباطشون به مشکل خورده بود.
  • این افراد خویشتن داری زیادی تو بیان احساساتشون نشون میدن و برای خویشتن داری بیشتر از صمیمیت، ارزش قائل می شن و همین باعث میشه که روابط رو از دست بدن. یک وقتهایی احساسات باید بروز داده بشن اما این اشخاص تو همین مواقع عادی، غیرعادی برخورد می کنن.
  • بازداری هیجانی تنها معطوف به ناتوانی تو نشون دادن احساساتی مثل عشق، محبت و رفتارهایی مثل شوخی، رقص ، رابطه جنسی نیست. بلکه می تونه روی بروز احساساتی مثل غم و خشم هم تاثیر بگذاره. کسی که تو دام این تله افتاده باشه ممکنه خشمشو به شدت کنترل کنه و عصبانیتشو به راحتی نشون نده چرا می ترسه کنترل خودشو از دست بده و پرخاشگری کنه و بعدش اتفاقات بدی مث دعوا و حرف و حدیث و….بیافته. البته اینجا موضوع ترس از دعوا نیست مثل طرحواره اطاعت، بیشتر موضوع اینه که نمی خوان کنترلشونو از دست بدن و جلوی احساساتشون کم بیارن. همچنین مقاله طرحواره اطاعت رو مطالعه کنین.
  • طرحواره بازداری هیجانی این توجیه رو برای فرد میاره که آدم باید قوی باشه و نباید ناراحتی شو بروز بده. مثلا این افراد گریه کردن جلوی دیگران براشون سخته، البته ممکنه به غرور ربطش بده. یا حتی اونجایی که لازمه عزاداری کنه غصه بخوره اینکارو نمی کنه و توجیه ش اینه که آدم باید منطقی و عقلانی باشه و ممکنه بگه مرگ حقیقته دیگه گریه نداره. یا میگه همه آدما می میرن دیگه. با این توجیهات منطقی ادامه میده. دیگران اگه اونو ببینن میگن چه آدم سردیه، چرا گریه نمی کنه یا ممکنه بگن لابد شوکه شده.
  • فردی که طرحواره بازداری هیجانی داره اتفاقات بد زندگی رو خیلی عقلانی سازی می کنه در واقع از مکانیزم دفاعی عقلانی سازی استفاده می کنه و می گه ارزش نداره یا اینکه آدم نباید کارای احساسی بکنه حتی اگه دچار مشکلی یا فقدانی شده باشه. به عنوان نمونه، یادمه که خانمی از این ویژگی خودش ناراحت بود و می گفت تو عزاداری پدرم، نمی تونستم گریه کنم. برام معنی نداشت می گفتم خب مرگ واسه همه است. همه می میرن. البته این بخاطر شوکه شدن این خانم نبود چرا که اون توی عزاداری های دیگران هم همینطور بود و می گفت همیشه با خودم میگم ( به فرضیه های اشتباه طرحواره بازداری هیجانی توی این خودگویه ها دقت کنین) اینایی که تو سرو صورت خودشون می زنن یا حرفهای خاصی تو عزاداری می زنن تا مجلس رو پرشور نشون بدن چطوری روشون می شه اینکارو بکنن. اینکارا مسخره است. آدم باید اگه حرفی هم میزنه درست و  حسابی باشه.
  • یکی دیگه از ویژگیهای کسانی که از این زوایه دید نسبت به زندگی برخورد می کنن اینه که مشکلاتشونو پیش دیگران نمی گن. سعی می کنن خودشونو قوی نشون بدن. حتی ممکنه بیماری شون یا دردشونو از همسرشون مخفی کنن و این بخاطر پنهون کاری نیست فقط می گن این درد اونقدا مهم نیست که من خودمو ضعیف نشون بدم یا بخوام بخاطرش ناله و زاری کنم. شخصی که این روحیه رو بخاطر طرحواره بازداری هیجانی، داره به فرزندش هم همینو انتقال میده به عنوان مثال اگه فرزندش گریه کنه می گه این چیزا گریه نداره. مگه چی شده؟ اگه بچه شون زمین بخوره میگه پاشو باید قوی باشی نباید ناراحتی نشون بدی .
  • صفت مهم دیگه تله بازداری هیجانی اینه که باعث میشه فرد خیلی جدی و خشک رفتار کنه. سعی کنه اتوکشیده و رسمی باشه. تو مهمونی های پرشور یه لبخند ساده و خیلی مودب و متین باشه. حرف زدنش خیلی با تامل و دقیقه. و میگه آدم باید حرفهای مهم و به درد بخور بزنه.

دلایل پدیدایی طرحواره بازداری هیجانی

  • دوران کودکی سخت که پر از اتفاقات منفی مثل فقر، مرگ و بیماری و… بوده، باعث میشه که لذت بردن و تفریح کردن برای بچه ها کم کم بی رنگ و معنی بشه. چنان قحط سالی شد اندر دمشق که یاران فراموش کردن عشق
  • خانواده های این افراد سرد بودن و ابراز احساسات نمی کردن و تصورشون این بوده که همینکه رفاه بچه هارو تامین می کنن کافیه.
  • والدین ابراز دوست داشتن بلد نبودن و خودشون طرحواره بازداری هیجانی داشتن و معیارهای سرسختانه داشتن و فکر می کردن باید بچه ها رو سخت و زمخت بار بیارن وگرنه بچه ها لوس می شن.
  • خانواده درگیر مشکلات ارتباطی یا اجتماعی یا اقتصادی خودشون بودن و فرصتی برای ابراز محبت و تفریح کردن نداشتن.
  • فرد تو دوران کودکی ممکنه از نشون دادن احساساتش ضربه خورده باشه و باهاش برخورد بدی شده باشه.
  • یکی از والدین یا هردو این فرضیه رو داشتن که باید منطقی و عقلانی و جدی و رسمی رفتار کرد و حرف زد و همین انتظار رو از بچه ها داشتن و پیامهایی مثل “بچه نباش یا بزرگ شو” به بچه هاشون دادن.

تاثیر طرحواره بازداری هیجانی در فرزندپروری

والدینی که این طرحواره رو دارن:

  • خودشون احساساتشونو به شکل کلامی به فرزندشون نشون نمی دن و میگن همینکه داریم کار می کنیم معنی ش اینه که دوستشون داریم. بچه ها خیلی از این موضوع ضربه می خورن و دچار کمبود محبت و طرحواره محرومیت هیجانی میشن. برای آشنایی با انواع طرحواره ها دوره صوتی جامع شناخت طرحواره ها رو تهیه کنین.
  • اگه فرزندشون ابراز احساسات کنه و مثلا بگن ناراحتم یا عصبانی ام، اونو کم ارزش می کنن و میگن این حرفا گفتن نداره یا ارزش نداره واسه این چیزا گریه کنی.
  • بخاطر داشتن طرحواره بازداری هیجانی نمی تونن احساسات و عواطف فرزندشونو درک کنن. این مساله هم تو دوران کودکی هم نوجوانی باعث دوری شون از فرزندشون می شه.
  • الگوی منفی ای از روابط عاطفی نشون میدن و فرزندانشون هم این مدل رفتاری رو نشون میدن و این چرخه معیوب و مشکل دار به نسلهای بعدی هم ادامه پیدا می کنه.
  • توی بازی کردن و شادی و تفریح فرزندشون شریک نمی شن یا حتی ممکنه به روشهای مختلف مداخله منفی هم بکنن. برای شناخت بیشتر مقاله طرحواره و فرزندپروری رو بخونین.

طرحواره بازداری هیجانی و سه نوع رفتار متفاوت اون

کسانی که توی این تله زندگی افتادن، یا:

  • به دیگران محبت کلامی یا غیرکلامی خودشونو نشون نمیدن و می گن ما یاد نگرفتیم یا همینکه ده سال قبل بهت گفتم دوستت دارم کافیه دیگه. سعی می کنن منطقی و عقلانی و رسمی رفتار کنن. توی جمع هر حرفی رو نزنن. خیلی خشک رفتار می کنن. خشم و رنجششونو بروز نمیدن و می گن این حرفها برای من ارزش نداره که بخوام درباره ش صحبت کنم. مشکلاتشونو به دیگران نمی گن و فکر می کنن باید خودشون حل کنن. و این باعث میشه مثلا سالها از مشکلات همسرشون پیش خانواده شون نگن و مخفی کنن.
  • گاهی کسانی که طرحواره بازداری هیجانی دارن، از موقعیت هایی که مجبور به بروز احساسات و رفتارهای هیجانی و کودکانه میشن دوری می کنن مثلا از مجلس شادی، و از دوستانی که هیجانی و احساسی ان. این اجتناب کردن از بیان احساسات خیلی به روابط آسیب می زنه.
  • رفتاری برعکس طرحواره انجام میدن و یه دفه به شوخی و هیجانی بودن می زنن و ممکنه چون زیاد این کارو نکردن خیلی نپخته شوخی کنن و باعث تعجب دیگران بشن. یعنی کسی که خیلی جدی و متین بوده یه دفه رویه ش عوض میشه.

 

برای فهم مسائل روانشناختی دیدن فیلمها خیلی خوب و کمک کننده ست. اگه طرحواره بازداری هیجانی رو بشناسین نشونه هاشو هم تو اطرافیانتون هم تو شخصیتهای مختلف فیلمها می بینین.

معرفی فیلم

زندگی جای دیگری است

فیلم سینمایی زندگی جای دیگری ست هم خیلی خوب شخصیت دارای بازداری هیجانی رو نشون داده. حامد بهداد در نقش داود، مردی که زنش رو بخاطر همین روحیه کم حرف و جدی و بی احساس از دست داده. و الان دچار بیماری شده و مرگا سراغ اون اومده.

 

رستگاری در شاوشنگ

در مورد این فیلم هم ابتدای مقاله توضیح دادم. فیلم هیجانی و قشنگ و معروفیه و پیشنهاد می کنم حتما اگه ندیدین، ببینیدش.

درمان طرحواره بازداری هیجانی

حالا مگه لازمه آدم احساساتشو نشون بده؟

بله. باید بدونیم که آدما نیاز به ابراز هیجان دارن. باید احساساتشونو بگن. احساس مثبت، منفی، ضعف و … نیاز به این دارن که کودک درونشون رو فعال نگه دارن. گاهی شوخی و خنده و رقص و تفریح. گاهی ابراز غم و عصبانیت و نگرانی. گاهی هم ابراز نیاز و آسیب پذیر بودن. و نمیشه مث یه ربات زندگی کنن.

و اگه اینهارو تجربه نکنن، انباشت این احساسات و سرکوبی اونها باعث بیماری های جسمی تو اونها میشه و توی روابط هم دچار معضل میشن. همسران افراد دارای طرحواره بازداری هیجانی، همیشه شاکی ان. ممکنه حتی جذب روابط خارج از ازدواج بشن یا به افسردگی و وسواس و اضطراب مبتلا بشن.

این طرحواره هم زنها رو درگیر می کنه و هم مردهارو، و شدتش توی آدمها می تونه از کم تا زیاد باشه و همچنین هر کس بخشی از ویژگیها یا همه شو داشته باشه.

چند راهکار ساده برای کنترل این تله زندگی

  • به جنگ با قوانین غیرمنطقی خودتون درباره انسان جدی و کاملا عقلانی بودن برین، و سعی کنین به همه انسانها نگاه کنین که مجموعه ای از هیجانات مختلف و رفتارهای منطقی و غیرمنطقی هستن. شما هم سعی کنین معمولی باشین چون در این صورت هست که احساس رضایت می کنین.
  • بر خلاف باور طرحواره بازداری هیجانی که بهتون میگه مشکلاتتو به کسی نگو و قوی باش، گاهی اوقات با دیگرانی که بهشون اعتماد دارین، درد و دل کنین و ناراحتی هاتونو بگین. یه انسان معمولی و نرمال انسانیه که آسیب پذیره و گاهی خسته میشه و مشکلات داره و نیاز به کمک داره و درخواست کمک هم می کنه.
  • تمرین کنین هر روز یک برنامه ساده برای تفریح و شادی برای خودتون بریزین و حتما اجراش کنین. مثل رقص، خوندن مطالب طنز، دیدن کلیپهای سرگرم کننده.
  • در ابتدای انجام این تمرینها ممکنه براتون سخت و همچنین بی معنی باشه و بگین مصنوعیه و واقعی نیست. اما باید بدونین که با انجام دادن مداوم، طرحواره بازداری هیجانی کمرنگ میشه، ابراز احساسات و شادی و تفریح کم کم براتون راحتتر میشه و از حالت مصنوعی به حالت خودانگیخته درمیاد و لذتی که می برین و انرژی ای که می گیرین خودش میشه معنای این کارها. بهتون توصیه می کنم مقاله خودت را در آغوش بگیر را بخونین.
  • گاهی برای کودک درون خودتون که تو گذشته از نیازهای اساسی اش محروم شده، گریه و عزاداری کنین.
  • باید و نبایدهای خشک خودتونو تو زندگی به فرزندانتون انتقال ندین، بگذارین اونها از زندگی و کودکی و نوجوانی خودشون لذت ببرن و زندگی براشون با زهر طرحواره بازداری هیجانی آلوده نشه.

 

من شیما محمدی روانشناس بالینی و طرحواره درمانگر با بیش از ۱۰ سال سابقه کاری اومدم که به شما عزیزان کمک کنم تا از تله طرحواره هایی که در اون گرفتار شده اید رها بشید و دوباره طعم خوددوستی و یک زندگی با رضایتمندی و روابط عالی رو بچشید. برای شرکت در دوره های طرحواره درمانی و مشاوره به من پیام بدین.(۰۹۱۹۸۲۰۰۰۳۰)

 

مارو تو اینستاگرام دنبال کنید.

 

1 Comment

  1. محسن گفت:

    خیلی جالبه من تو روابط کاری و اجتماعی گیر برخی از این تله ها افتادم و به نظرم با اینکه این مسایل به چشم نمیاد اما می تونه ضررهای بزرگی به ادما بزنه
    ممنون از مقاله ی خوبتون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *