- ۰۹۱۹۸۲۰۰۰۳۰
- Shokufasho.com@gmail.com
- قم – زنبیل آباد – میدان صدوقی – نبش کوچه ۱۷ – مرکز مشاوره زندگی عاقلانه
توجه کنید:
قبل از هر چیز توجه داشته باشید که محصولات مربوط به شناخت، معرفی و مباحث تکمیلی و راهکار های درمان ۱۸ طرحواره ی یانگ در سه فصل مجزا برای شما عزیزان ارائه شده است که شما عزیزان میتوانید این محصولات را به راحتی تهیه کرده و استفاده کنید. همچنین برای معرفی، شناخت و درمان هر طرحواره به صورت جداگانه نیز محصول آموزشی(مربوط به طرحواره ی مد نظر شما) یرای شما عزیزان ارائه شده است که شما میتوانید این محصولات را هم خیلی راحت تهیه کنید و استفاده نمایید.
۱-مبانی اولیه شناخت طرحواره ها ۲-معرفی طرحواره های ناسازگار ۳-مباحث تکمیلی شناخت طرحواره ها
شما عزیزان برای طی کردن پروسه ی کامل شناخت تا درمان طرحواره ها(۱-شناخت طرحواره ها ۲-معرفی طرحواره های ناسازگار ۳-مباحث تکمیلی شناخت طرحواره ها) باید این سه محصول را به صورت جداگانه تهیه کرده و استفاده کنید.
ما برای رفاه حال شما عزیزان این سه محصول را به صورت یک پکیج(پکیج دوره جامع شناخت و درمان طرحواره ها(خودشناسی با طرحواره ها) ) با قیمتی بسیار عالی و با تخفیف ویژه ارائه داده ایم. شما میتوانید این پکیج استثنایی را خریداری کنید و از هر سه محصول استفاده کنید.
با یک تیر سه نشون بزن(برای خرید پکیج اینجا کلیلک کنید)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
طرحواره معیارهای سرسختانه و عیب جویی افراطی
دفترچه یادداشتشو از کیفش درآورد و گفت: راستش من اومدم بهم کمک کنین برنامه ریزیم درست بشه. من وقت کم میارم. من باید تا ۴۰ سالگی به هدفهام برسم.
گفتم: چه خوب که اینقد هدفمندین، خب باید مرحله به مرحله پیش بریم و آروم. بهم بگین که…
توی حرفم اومد و گفت: خانم دکتر من حوصله ام نمیاد مرحله به مرحله. من هدفهای بزرگی دارم. کلی کار دارم که باید انجام بدم. الانم که وقت گرفتم از کارام زدم اومدم. نمی تونم چند جلسه بیام. میخوام تو همین جلسه بهم بگین وقتمو چجوری تنظیم کنم؟
عاطفه ۲۵ ساله بود. ازدواج کرده بود و یه بچه دو ساله داشت. داشت ارشد مدیریت بازرگانی می خوند. از طرفی تو اداره راه آهن هم کار می کرد. از همون اول که گفت من وقت کم میارم. جرقه ی طرحواره طرحواره معیارهای سرسختانه و عیب جویی افراطی تو ذهنم زده شد. می دونستم این تیب آدمها به راحتی قانع بشو نیستن. خودشو با اهدافشون و رویای موفقیت و کتاب خوندن و کار زیاد مشغول می کنن. از طرفی تیپ مذهبی هم داشت و همینم طرحواره شو بدتر می کرد. چون این افراد برای رفتارهای افراطی شون دلایل مذهبی ام دارن. مثل اینکه نباید وقت رو تلف کرد. دنیا مزرعه اخرته و …
بنابراین بهش گفتم: خب پس شما یه چکیده از زندگی تون بگین و انتظاراتتون من باهاتون بیشتر آشنا بشم و بدونم شرایط چطوریه و قراره چه برنامه ای بهتون بدم؟
انگار خوشحال شد که گفتم چکیده. آدمهای معیارهای سرسختانه و عیب جویی افراطی فکر می کنن خیلی کارها اضافه است. مث توضیح دادن و حرف زدن. می خوان زود برن سر اصل مطلب. بنابراین لبخندی از رضایت زد وگفت پس ببخشید من تندتند حرف می زنم. ببینین من یه زن به روزم. از ینکه خودمو تو کار خونه و اینا مشغول کنم خوشم نمیاد. برای همین از اول به شوهرم شرط کردم که تا کار پیدا کردم باید برم سرکار. خداروشکر دو ماهه مشغول شدم. بچه مو می برم مهدکودک اداره مون. ساعت دو خسته میرم خونه. شوهرم تو شرکتشون غذا می خوره. ولی من حس خوبی ندارم. فک می کنم باید زن کاملی باشم. پس شب قبلش براش غذا درست می کنم. خسته میشم ولی عوضش احساسم خوبه. از این زنهایی که بهونه می کنن کار داریم. نمی رسیم غذا درست کنیم بدم میاد. جاری ام اینجوریه. الان پایان نامه دارم. کلی مقاله دانلود کردم و یادداشت برداری کردم از کتابها. یه موضوع سخت انتخاب کردم می خواستم کار تکراری نکرده باشم. الان توش گیر افتادم چون اونقد که باید نمونه پژوهشی ندارم. ولی به شوهرم گفتم لازم باشه واسش تهران هم میرم. شوهرم شاکیه. میگه تو نمی رسی به بچه. خب بچه کارتون می بینه. اسباب بازی براش می گیرم. نمی دونم چرا هی میاد دورو بر من. نمی ذاره کارامو بکنم. من بهتون گفتم تا ۴۰ سالگی به هدفهام برسم. (یه نشونه از طرحواره معیارهای سرسختانه و عیب جویی افراطی زمان بندی های غیرواقع بینانه ست) می خوام تا اون موقع خودم یه شرکت بزنم. یه خونه به اسم خودم داشته باشم. بچه دومم هم داشته باشم که دخترم تنها نمونه. از طرفی به کارهای هنری ام علاقه دارم دلم می خواد یه چیزایی رو خودم واسه خونه ام درست کنم. خواهرم کلی چیزای خوشگل درست کرده واسه خودش. منم خوشم میاد خودم اینکارو بکنم. خواهرم میگه من برات درست می کنم به قیمت کمتر از من بخر. ولی من بدم میاد کار کسی رو بخرم بزنم واسه خونه ام. میگم خودم مگه بلد نیستم. من فقط وقتشو ندارم. برای همین از شما می خوام یه برنامه ریزی بهم یاد بدین بتونم هم زن و هم مادر کاملی باشم. هم به درس و کار بیرون و بقیه هدفهام هم برسم. بنظرم اینا چیزای زیادی نیست. آدم اگه خوابشو کم کنه. وقتشو درست مدیریت کنه به همه چی می رسه. مگه نه خانم دکتر؟
گفتم: درسته. مدیریت وقت کمک می کنه به خیلی برنامه ها برسی. ماشین داری؟ گفت بله دارم چطور؟ گفتم ماشینت با چقد سرعت می تونه بره؟ ماشینی که صبح تا شب با سرعت زیاد کار کنه، تا چند وقت می تونی داشته باشی اش. ببین بدن آدم هم مث ماشینه. تو میتونی صبح زود بیدار بشی. عصر نخوابی. شب دیر بخوابی. مدام سرکارهای مختلف باشی. ولی فکر می کنی با این مدل زندگی تا چند وقت دووم بیاری؟ فکر نمی کنی اینجوری زود جوونی تو تموم می کنی و تو جوونی پیر می شی. تو که اینقد مستقلی نمی خوای که تو میانسالی با درد پا و کمر و …. محتاج بچه و شوهرت باشی که. می خوای؟ گفت مسلمه که نه. من بهم برمی خوره کسی کاری برام انجام بده. گفتم پس فعلا برای جلسه بعد از الان وقت بگیر. هزینه شم بده تا خودتو مجبور کنی بیای. تو جلسه بعد من بهت می گم چطوری وقتتو مدیریت کنی تا بتونی تا ۹۰ سالگی جوون بمونی. خندید و گفت اوه تا ۹۰ سالگی. باشه. فقط من نمی خوام بیخیال هدفهام بشم ها. گفتم باشه خیالت راحت. منم می خوام کمک کنم به هدفهات برسی. با آرامش از اتاق بیرون رفت. صداشو شنیدم که به منشی گفت واسه فردا وقت خالی دارین؟ منشی گفت نه. گفت میشه اورژانسی بهم وقت بدین. من کلی کار دارم نمی تونم تا یه هفته دیگه صبر کنم. عاطفه مث همه کسانی که طرحواره معیارهای سرسختانه و عیب جویی افراطی دارن عجول بود و دغدغه از دست دادن زمان رو داشت.
آیا شما هم دغدغه از دست دادن زمان رو دارین.
همش حس می کنین داره عمرتون می ره و کاری نکردین؟
از کند بودن دیگران حرصتون درمیاد؟
آیا شما هم از آدما توقع دارین فرشته باشن. همه قوانین اخلاقی و شهروندی و کلا هر چی قانون تو دنیا هست رو صددرصد رعایت کنن؟
آیا شما هم از خودتون زیاد عیب جویی می کنین؟ “چرا اینکارو کردم؟ چرا این حرفو زدم؟ چرا اینو خریدم؟ چرا خرج کردم؟ چرا وقتمو تلف کردم؟ چرا شوخی کردم؟”
آدمهای سختگیر، طرحواره معیارهای سرسختانه و عیب جویی افراطی دارن. شما چی؟
اول بهتون بگم طرحواره چیه؟
چارچوبی از باورها و هیجانات ناسازگاری که توی ذهن ما شکل گرفته و مارو وادار می کنه رفتارهای ناسالمی انجام بدیم و عرصه زندگی رو به خودمون سخت کنیم و اشتباهات تکراری انجام بدیم رو طرحواره یا تله زندگی می گن. تله های زندگی واقعا مثل یه دام که پرنده هارو گیر میندازن و محدودش می کنن مارو هم محدود می کنن، دست و پای روانی و ذهنی و احساسی مارو می بندن. خیلی سخت میشه بخوای پیشرفت کنی، ارتباط شفاف و روشن داشته باشی، مراقب خودت باشی ولی طرحواره ها همه اینارو پیچیده و سخت کنن.
شما اگه این تله رو داشته باشین جذب چه افرادی می شین؟
کسانی که توی این تله زندگی افتادن، یا:
این عیب جویی رو هم برای خودشون ممکنه داشته باشن و اشتباهات خودشونو زیر ذره بین می گذارن و از شخصیت خودشون هم راضی نیستن.
افراد دارای طرحواره معیارهای سرسختانه و عیب جویی افراطی، برنامه ریزیهای سختگیرانه دارن و تلاش زیادی برای رسیدن به موفقیت به خرج میدن. مثال آقایی که این طرحواره رو داشت و ۳۰ سالش بود برنامه تا ۴۰ سالگی بچه هاشو ریخته بود.
والدی که توی این تله افتاده معمولا چنین رفتارها یا ویژگیهایی داره:
معرفی فیلم درباره طرحواره معیارهای سرسختانه و عیب جویی افراطی
مادربزرگ فیلم “نفس” به کارگردانی نرگس آبیار، که نقش اون رو پانته آ پناهی ها بازی کرده، طرحواره معیارهای سرسختانه و عیب جویی افراطی داره. توقع اون از نفس که یه دختربچه ست خیلی زیاده. تو گفتگوها و دیالوگهاش هم این سختگیری و سرزنشگری دیده میشه.
همچنین فیلم انیمیشن زیبای افسون رو بهتون توصیه می کنم ببینین. مادربزرگ این خانواده از همه اعضا توقع داره که کامل باشن و نقصی نداشته باشن. این موضوع باعث میشه که فشار روانی زیادی روی همه اعضا خانواده از کودک تا بزرگسال بیاد. نوه مادربزرگ که نتونسته رضایت اونو کسب کنه از سمت اون طرد میشه و در نهایت با اعتراض و کارهای نوه، بقیه دخترها هم احساس استرسی رو که سالها تحمل کردن ابراز می کنن.
رسیدن به موفقیت و خوشبختی، یکی از هدفهایی هست که باعث تلاش و هدفمندی ما آدمها میشه. و مارو به حرکت و پویایی وادار میکنه. اگه این تلاش و کوشش مطابق با سطح زندگی مون، شخصیت و شرایطمون باشه، ما می تونیم به آرامی و بدون استرس حرکت کنیم. اما اگه شرایط خودمونو در نظر نگیریم و توقع زیادی از خودمون داشته باشیم، منجر به فرسودگی روحی و جسمی ما میشه.
و اگه این فرایند وارد فرزندپروری و همچنین ارتباطات ما مثل ارتباط با همسر و همکار و دوست بشه، بیشتر به مشکلات ارتباطی مون دامن می زنه.
برای این که بتونین در مقابل طرحواره معیارهای سرسختانه و عیب جویی افراطی، بایستین چند راهکار روانشناختی رو انجام بدین؛
من شیما محمدی روانشناس بالینی و طرحواره درمانگر با بیش از ۱۰ سال سابقه کاری اومدم که به شما عزیزان کمک کنم تا از تله طرحواره هایی که در اون گرفتار شده اید رها بشید و دوباره طعم خوددوستی و یک زندگی با رضایتمندی و روابط عالی رو بچشید. برای شرکت در دوره های طرحواره درمانی و مشاوره به من پیام بدین.(۰۹۱۹۸۲۰۰۰۳۰)
مارو تو اینستاگرام دنبال کنید.
